ملاتونین هورمونی است که در غده صنوبری (پینهآل)، غده کوچکی در مغز، تولید میشود و به تنظیم چرخه خواب و بیداری در بدن کمک میکند. مقادیر بسیار کمی از ملاتونین در غذاهایی مانند گوشتها، حبوبات، میوهها و سبزیها وجود دارد. ملاتونین همچنین به صورت مکمل غذایی هم در بازار وجود دارد، هر چند ارزش تغدیهای شناختهشدهای ندارد. نقش ملاتونین طبیعی در بدن بدن شما دارای ساعت درونی خاص خودش است که به تنظیم چرخه طبیعی ساعات خواب و بیداری کمک (ریتم سیرکادین) کمک میکند و این کنترل تاحدی به تولید ملاتونین بستگی دارد.[مفاهیم: ساعت بدن چیست؟] تولید ملاتونین طبیعی بدن تا حدی به نور بستگی دارد. تولید ملاتونین، در حین روزهای کوتاه ماههای زمستان ممکن است زودتر، یا در اغلب موارد دیرتر شرع شود. این تغییر ریتم ترشح ملاتونین در بدن ممکن است در ایجاد علائم "بیماری خلقی فصلی" (SAD) یا افسردگی زمستانی نقش داشته باشد. میزان طبیعی ملاتونین با افزایش سن به تدریج کاهش پیدا میکند. در برخی از سالمندان ممکن است تولید ملاتونین به حد ناچیزی برسد یا اصولا قطع شود. ملاتونین به عنوان مکمل غذایی مکملهای غذایی ملاتونین گاهی برای درمان جتزدگی یا بیخوابی به کار میروند. دانشمندان همچنین در حال تحقیق در مورد سایر کاربردهای احتمالی موثر ملاتونین هستند، از جمله: درمان اختلال خلقی فصلی (SAD). کمک به تنظیم خواب افرادی که در شیفتهای عصر یا شب کار میکنند. پیشگیری یا کاهش مشکلات خواب یا گیجی پس از جراحی. کاهش سردردهای مزمن خوشهای. همچنین شواهدی مقدماتی وجود دارد که مصرف ملاتونین به عنوان مکمل غذایی، ممکن است انتشار سرطان را به متوقف کند یا به تاخیر بیندازد، دستگاه ایمنی را تقویت کند، و فرآیند پیری را کند کند. ثابتشدن تاثیر ملاتونین در این موارد نیاز به تحقیقات بیشتر دارد. ملاتوین همچنین از لحاظ درمان مشکلات خواب در افراد نابینا مورد بررسی قرار گرفته است. افراد نابینا که ادراکی از نور ندارند، ممکن است دچار مشکلات خواب شوند، مثلا در طول روز بخوابند و شبها بیدار بمانند. ایمنی و احتیاطات مکملهای غذای ملاتونین در دوزهای کم به صورت کوتاهمدت و درازمدت بیخطر هستند. اما باید در مورد مصرف آنها با پزشکتان مشورت کنید. کودکان، زنان باردار و شیرده نباید بدون تایید پزشک از ملاتونین به عنوان مکمل غذایی استفاده کنند. اگر هنگام مصرف ملاتونین خوابآلوده میشوید، در مدت دریافت آن از کار با ماشینهای دقیق پرهیز کنید. عارضه جانبی اصلی که اغلب افراد هنگام ملاتونین تجربه میکنند، خوابآلودگی است، که بعد از قطع مصرف دارو برطرف میشود. سایر عوارض جانبی برگشتپذیر این دارو اینها هستند: تغییرات در عروق خونی که ممکن است بر جریان خون تاثیر بگذارد. پایینآوردن درجه حرارت بدن (هیپوترمی). سردرد. ضعف صبحگاهی. رویاهای واضح. در صورتی که ملاتونین مصرف میکنید، در هنگام مراجعه پزشکی آن را با دکترتان در میان بگذارید. دوز مصرفی ملاتونین در بزرگسالان با دوزهای متفاوت از 0.2 تا 20 میلیگرم بسته به دلیل استفاده آن مصرف میشود. دوز توصیهشده معمولا 0.5 میلیگرم است. دوز مناسب ملاتونین از فردی به فرد دیگر تفاوت زیادی می کند. اگر مشکل به خواب رفتن یا در خواب ماندن دارید، میتوانید در مورد دوز مناسب با دکترتان مشورت کنید.
اهداف:
آشنایی با ساختار و هورمون های غده ی هیپوفیز
شاید از خودتان سوال کنید که تیتر این طرح با شکل نخود فرنگی چه ارتباطی دارد؟
تقریباً چند سال پیش که وارد رشته علوم تجربی شدم جالب ترین و مهیج ترین قسمت درس زیست شناسی برای من شناخت و فهم بهتر غده هیپوفیز بود. طوری که وقتی از درس خواندن خسته می شدم به سراغ خواندن غده هیپوفیز می رفتم و انرژی دوباره می گرفتم. دوست دارم غده هیپوفیز را از چند نظر با هم مرور کنیم.
اندازه و وزن: اندازه این غده حدود یک سانتی متر و وزن آن نیم تا یک گرم ( به طور نسبی شبیه یک نخود) است.
از نظر منشاء جنینی: در کتب قدیمی این غده را به سه قسمت میانی، قدامی و خلفی تقسیم بندی می کردند اما امروزه کمتر به این نوع تقسیم بندی قایل هستند.
قسمت میانی این غده را هورمون ترشح کننده ملانوسیت ها می خواندند. این غده ی به این کوچکی دارای دو منشاء جنینی است یعنی این غده را می توان از منظر تکوینی و فیزیولوژیک به دو قسمت تقسیم کرد.
1) هیپوفیز قدامی
2) هیپوفیز خلفی
هیپوفیز قدامی: از ساختارهای اپی تلیومی است و هیپوفیز خلفی منشاء عصبی دارد.
هیپوفیز قدامی دارای شش هورمون مهم است که جنس همگی از نوع پپتیدی است. در این بافت دست کم پنج نوع سلول وجود دارد که در ذیل آورده شده اند:
|
هیپوفیز خلفی: دارای دو هورمون است. خود غده هیپوفیز خلفی در ترشح این دو هورمون نقشی ندارد و جسم سلولی نرون های موجود در هیپوتالاموس این دو هورمون را می سازند و از طریق آکسوپلاسم ها از هیپوتالاموس به هیپوفیز خلفی می روند. این دو هورمون، هورمون ضد ادراری (ADH) است که میزان دفع مایعات را در بدن کنترل می کند و دیگری هورمون اکسی توسین است که به خروج نوزاد از رحم در انتهای بارداری کمک می کند و خروج شیر از پستان ها را تسهیل می کند.
|
ترشح این هورمون ها مستقیماً توسط هورمون های مترشحه از هیپوتالاموس تنظیم می شود که برخی اثر مهاری و برخی اثر تحریکی دارند و به طور فیدبک منفی و یا مثبت کنترل می شوند که در مقاله گذشته و مقاله ی قبل از آن، بر آن ها اشاره شد.
عکس 2 |
عکس 1
|
اما اگر این هورمون ها نتوانند کار خود را درست انجام دهند بسته به اندام های هدفی که در بدن دارند می توانند تاثیراتی اندک تا وسیعی را داشته باشند. مثلاً اگر میزان هورمون رشد در دوران کودکی کم باشد فرد دچار کوتولگی می گردد (عکس 1)و اگر در دوران قبل از بلوغ پرکاری هورمون رشد رخ دهد سبب غول پیکری یا ژیگانتیسم می شود (عکس 1) و اگر در دوران بعد از بلوغ باشد آکرومگالی رخ خواهد داد.(عکس2).
لبشکری
لبشکری | |
---|---|
لب شکافتهٔ یکسویهٔ کامل در طرف راست. |
|
آیسیدی-۱۰ | Q35-Q37 |
آیسیدی-۹ | 749 |
مدلاین پلاس | ۰۰۱۰۵۱ |
ایمدیسین | ped/۲۶۷۹ |
لَبشِکَری یا لَبِ شکافته، یکی از نواقص زایشی بدن است. در این حالت بخشی از لب نوزادباز میماند و گوشت آن رشد کافی نداشتهاست.
حالت لبشکری ممکن است همزمان با کام شکافته رخ بدهد.
در حالت کام شکافته، بخشهای چپ و راست سختکام پیوستگی ندارند. کامها یا لبهای شکافته در هر ۶۰۰ تا ۸۰۰ زایمان رخ میدهد و امروزه میتوان با جراحی سریع پس از زایمان آن را رفع کرد.
در زبان فارسی حالت لبشکری را با نامهای خرگوشلب، شکافتهلب، لبچاک، چهارلب، سهلبه، سهلنج، کفیدهلب، و شکرلب نیز مینامیدند.[۱]
معرفی
شکاف کام یکی از متداولترین نقایص مادرزادی عمده در انسان است. در سفیدپوستان شکاف کام همراه با شکاف لب، شیوعی معادل یک در هر هفتصد تا هزار تولد دارد. شکاف کامل لب به داخل سوراخ بینی گسترش مییابد و استخوان آلویول را درگیر میکند و تعداد دندانها را هم تحت تأثیر قرار میدهد. گاهی اوقات نداشتن بعضی از جوانههای دندانی و یا داشتن دندانهای اضافی مشاهده میشود.
گونهها
لبشکری
کام و لب شکافته
درمان
شکاف لب و کام از شایعترین نقایص دهانی- صورتی است که مورد توجه محققان قرار گرفتهاست. درمان شکاف لب همراه با شکاف کام و یا بدون آن، انجام جراحیهای متعدد، گفتار درمانی و درمانهای ارتودنسی و دندانی را بخصوص در ۱۸ سال اولیه عمر میطلبد. ارائه اطلاعات لازم به والدین این کودکان و انجام درمانهای پزشکی- دندانپزشکی به هنگام، میتواند در بهبود وضعیت بسیار مؤثر باشد.
دندانپزشک کودکان، متخصصین ارتودنسی و جراحان فک و صورت مسئول مستقیم مراقبتهای دندانی- فکی این بیماران میباشند. رابطه قوی بین تعداد و شدت مشکلات دندانی با نوع و شدت شکاف وجود دارد. مراقبتهای دندانی پیشگیری نیز از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا اکلوژن دندانی دست نخورده کودک، بخصوص در ناحیه شکاف، پایهای برای درمانهای ارتودنسی و جراحی بعدی محسوب میگردد.
نقش ویتامین آ
جذب متعادل ویتامین A در دوران بارداری میتواند خطر ابتلا به شکاف کام و لب را کاهش دهد.
نوزادان مادرانی که در دوران بارداری مکملات ویتامین A را بسیار مصرف میکنند نسبت به نوزادان دیگر حدود ۵۰ درصد کمتر در خطر ابتلا به شکاف کام و یا لب شکری قرار دارند.
محققان طی مطالعاتی بر روی ۵۳۵ زن باردار دریافتند زنانی که روزانه حدود ۸/۳ میلی گرم مکملهای ویتامین A را مصرف میکنند خطر تولد نوزادانی با مشکل شکاف کام و لب در آنان بسیار کاهش مییابد.
نحوهٔ ابتلا
این بیماری ارثی میباشد و تقریبا از هر ۷۰۰ تولد یک نفر مبتلا به لبشکری یا شکاف کام یا هر دو میباشد همچنین در پیدایش شکافهای دهانی عوامل ارثی و محیطی دخیل هستند که شدت و مدت عمل فاکتورهای محیطی مهمتر از نوع بخصوصی از آنها است.
مشاهده در ادامه ی مطلب
مقدمه
اولین عملی که در ارتباط با سیستم ایمنی بدن به وقوع میپیوندند عبارت است از به داماندازی و نابود کردن و به عبارتی فاگوسیت کردن هر ماده خارجی که وارد بدن میشود. سلولهایی که مسئول این عمل در بدن پستانداران میباشند در دو سیستم طبقهبندی میشوند. اول سیستم میلویید که شامل سلولهایی است که دارای عمل سریع بوده ولی قادر به ادامه این عمل به مدت طولانی نیستند و شامل نوتروفیلها ، ائوزینوفیلها و بازوفیلها میباشد. دوم سلولهای سیستم فاگوسیتیک تکهستهای که کندتر عمل کرده ولی در عوض بارها عمل فاگوسیتوز را تکرار میکنند. این سلولها مسوول پردازش آنتیژن برای پاسخ ایمنی هستند.
سیستم فاگوسیتیک تکهستهای از سلولهایی به نام ماکروفاژ که دارای یک هسته مدورند، تشکیل شده است. برخلاف نوتروفیلها ، ماکروفاژها قادر به انجام فاگوسیتوز بطور مداوم هستند. ماکروفاژها ، آنتیژن را مورد پردازش قرار داده و آنرا برای پاسخ ایمنی مهیا میسازند. این سلولها همچنین با از بین بردن بافتهای مرده ، در حال مرگ و یا تخریب شده مستقیما در عمل ترمیم نسوج شرکت مینمایند.
حضور ماکروفاژها در بافتهای مختلف بدن
ماکروفاژها انتشار وسیعی در سرتاسر بدن دارند. ماکروفاژهای نابالغ موجود در جریان خون به مونوسیت موسومند. مونوسیتها بطور معمول حدود 5% از جمعیت لوکوسیتها را تشکیل میدهند. ماکروفاژهای بالغ موجود در بافت پیوندی هیستوسیت (Histiocyte) نام دارد و آنهایی که جدار سینوزوییدهای کبد را میپوشانند به سلولهای کوپفر (Kupffer cells) موسومند.
ماکروفاژهای موجود در مغز میکروگلیا (Microglia) و بالاخره آنهایی که در ریهها وجود دارند، ماکروفاژهای آلوئولار نامیده میشوند. تعداد زیادی از ماکروفاژها درطحال ، مغز استخوان و عقدههای لنفاوی ساکن هستند. صرفنظر از نام و مکان ، تمام این سلولها ماکروفاژ بوده و جزیی از سیستم فاگوسیتیک تکهستهای به شمار میروند.
ساختمان ماکروفاژها
شکل ظاهری ماکروفاژها با توجه به تنوع محل استقرار آنها در بدن متفاوت است. در سوسپانسیون ، آنها به شکل سلولهایی مدور با قطر تقریبی 14-20 میکرومتر هستند. ماکروفاژها دارای سیتوپلاسم فراوان و یک هسته واحد در مرکزشان میباشند. این هسته ممکن است گرد و یا لوبیایی شکل باشد. سیتوپلاسم اطراف هسته واجد میتوکندری ، تعداد زیادی لیزوزوم ، مقداری شبکه آندوپلاسمی دانهدار (خشن) و دستگاه گلژی میباشد و این نشاندهنده توانایی سلول برای سنتز و ترشح پروتئینهاست. سیتوپلاسم محیطی معمولا فاقد ارگانلهای سلولی بوده و دائما در حرکت است. به حرکت در آوردن این جز سیتوپلاسم با ایجاد مداوم پاهای کاذب به انجام میرسد.
ماکروفاژها خیلی محکم به سطوح شیشهای چسبیده و سپس با خارج ساختن فیلامانهای سیتوپلاسمی باریک و طویل روی این سطوح پخش میشوند. بعضی ماکروفاژها دارای اختلافاتی با ساختمان پایه فوقالذکر میباشند. مثلا مونوسیتهای خون محیطی دارای هستههایی گرد هستند که با پیشرفت روند بلوغ سلول به تدریج از حالت گرد خارج شده و طویل میگردند، ماکروفاژهای آلوئولار معمولا فاقد شبکه آندوپلاسمیک دانهدار بوده و در عوض سیتوپلاسمشان پر از گرانول است و بالاخره سلولهای میکروگلیا موجود در سیستم عصبی مرکزی دارای هسته میلهای شکل و زواید سیتوپلاسمی طویلی هستند که این زواید در صورت تحریک سلول توسط آسیب بافتی از بین میروند.
پاسخ ایمنی سلولی به برخی از ارگانیسمها سبب رشد ماکروفاژها و نیز افزایش تعداد لیزوزومهای موجود در آنها میگردد. سلولهایی که بدین طریق حاصل میشوند، ماکروفاژ فعال شده نام دارند. در صورتی که ماده بیگانه برای مدت طولانی در بدن باقی بماند، تعداد زیادی ماکروفاژ در اطراف این ماده تجمع حاصل کرده و از نظر بافتشناسی منظرهای شبیه به این تلیوم پیدا میکنند. از اینرو ، این سلولها به سلولهای اپیتلیویید موسومند. در صورتی که لزوم به دربرگیری ذراتی بزرگ که قابل بلعیده شدن توسط یک سلول واحد نیستند احساس شود، سلولهای اپیتلیویید میتوانند به یکدیگر متصل شده و تشکیل سلولهای چند هستهای به نام Gaint cell را بدهند.
اعمال ماکروفاژها
ماکروفاژها علاوه بر دربرگیری مواد بیگانه ، دارای اعمال مهم دیگری نیز در ارتباط با دفاع بدن میباشند. این سلولهای علاوه بر به انجام رساندن فاگوسیتوز ، عهدهدار ترشح فاکتورهایی هستند که باعث ایجاد تب شده و برروی پاسخهای التهابی نیز تاثیر میگذارند. آنها همچنین مسوول پردازش آنتیژن برای ایجاد پاسخ ایمنی بوده و بالاخره باعث تقویت فرآیند ترمیم بافتها میگردند. در اثر تحریک ماکروفاژ توسط باکتریها ، فرآوردههای باکتریایی و یا تخریب بافتی ، از این سلولها ، پروتیینی موسوم به اینترلوکین 1 ترشح میشود که باعث ایجاد یک پاسخ عمومی به جراحت میگردد.
برخی از اعمال اینترلوکین 1 عبارتند از ایجاد تب ، تحریک نوتروفیلها و تاثیر بر روی راههای متابولیکی بدن از طریق بسیج کردن منابع انرژی به منظور از بین بردن عامل مهاجم. ماکروفاژها یکی از عناصر فعال موثر بر فرآیند التهاب هستند. این سلولها به سمت محل تهاجم میکروب جلب شده و علاوه بر کمک به حذف عامل مهاجم فاکتورهایی را نیز از خود ترشح میکنند. ماکروفاژها با داشتن شبکه آندوپلاسمی خشن ، قادر به سنتز و ترشح پروتئینها میباشند. برخی از این پروتئینها بطور مداوم آزاد میشوند. مانند آنزیم لیزوزیم و بعضی از تولیدات ماکروفاژها تنها در حین فاگوسیتوز آزاد میشوند که این ترکیبات باعث تخریب بافتی شده و تاثیر بسزایی بر التهاب دارند.
گیرندههای سطحی ماکروفاژها
ماکروفاژها دارای گیرندههای سطحی مختلفی هستند بر روی سطح ماکروفاژهای انسان و موش گیرندههایی برای آنتیبادیها وجود دارد. در نتیجه ذراتی که بوسیله آنتیبادی پوشیده شدهاند میتوانند خیلی محکم به ماکروفاژها متصل شوند و آنتیژن را در درون ماکروفاژ به این ترتیب نابود میگردد.
پردازش آنتیژن توسط ماکروفاژها
اگر تمام مواد بیگانه بطور کامل توسط سلولهای فاگوسیتیک بالغ و هضم و نابود میشدند، دیگر نه محرکی برای ایجاد پاسخ ایمنی وجود داشت و نه نیازی به آن . بنابراین مقداری از آنتیژن باید به صورت دست نخورده برای تحریک سلولهای حساس به آنتیژن حفظ شود. آزمایشهایی که با استفاده از آنتیژن نشاندار شده توسط مواد رادیواکتیو انجام شده نشاندهنده این حقیقت است که با وجود هضم و از بین رفتن قسمت اعظم آنتیژن ، چند مولکول از آن در داخل تعدادی ماکروفاژ ، دست نخورده باقی مانده و بر روی غشای سطحی سلول یافت میشوند. همه ماکروفاژها قادر به پردازش آنتیژن برای پاسخ ایمنی نیستند.
پتانسیل عمل (به انگلیسی: Action potential) یک حادثه سریع است که در پتانسیل غشای سلولها (به ویژه نورونها) روی میدهد و پتانسیل داخل غشا به دلیل نفوذ یون سدیم بسرعت بالا میرود و سپس بسرعت پایین میاید.
پتانسیل عمل بر روی غشای تحریک پذیر یک سلول عصبی پدید میآید، طول اکسون را طی میکند و وظیفهٔ پیغام رسانی را بر عهده دارد.
پتانسیل عمل در نورونها
اطلاعات در طول نورون بهشکل تکانهٔ شیمیائی - برقی حرکت میکند و از مناطق دندریتی بهسوی انتهای آکسون میرود. توان ایجاد این پتانسیل عمل مختص نورونها و ناشی از انبوه مجراهای یونی (jon channels) و تلمبههای یونی (jon pumps) موجود در غشاء یاخته است. مجراهای یونی همان مولکولهای پروتئینی حلقوی است که منفذهای غشاء نورون را میسازند. این ساختارهای پروتئینی از راه باز و بسته کردن منفذها به تنظیم مبادلهٔ یونهای دارای بار الکتریکی نظیر سدیم (+Na) و پتاسیم (+K) و کلسیم (++Ca) یا کلر (-Cl) میپردازند. هر مجرای یونی بهصورت انتخابی عمل میکند و معمولاً فقط به یون معینی اجازهٔ عبور میدهد. ساختارهای پروتئینی (تلمبههای یونی) جداگانهای از راه تلمبهکردن یونهای گوناگون به درون یا بیرون نورون، آنها را در دو سوی غشاء یاخته با توزیعی نامتوازن نگه میدارند. تلمبهٔ یونی از همین راه در شرایط استراحت نورون، تراکم زیاد +Na را در بیرون و تراکم اندک آن را در درون نورون حفظ میکند. اثر کلی تلمبهها و مجراهای یونی، قطبیسازی غشاء نورون است بهطوریکه بار الکتریکی (charge) مثبت در بیرون غشاء و بار الکتریکی منفی در درون آن میماند.
هرگاه نورون در حال استراحت تحریک شود، اختلاف ولتاژ دو سوی غشاء آن کاهش مییابد. اگر پتانسیل به اندازهٔ کافی کم شود، مجراهای +Na در نقطهٔ تحریک برای مدت کوتاهی باز شده و یونهای سدیم به درون یاخته سرازیر میشوند. نام این فرایند ناقطبیشدن (depolarization) است. در این شرایط، بار الکتریکی درون آن ناحیه از غشاء یاخته نسبت به بیرون آن مثبت میشود. مجراهای +Na بعدی کاهش ولتاژ را درمییابند و باز میشوند و درنتیجه منطقهٔ مجاور ناقطبی میشود. مجراهای +Na بعدی کاهش ولتاژ را درمییابند و باز میشوند و درنتیجه منطقهٔ مجاور ناقطبی میشود. این فرایند خودنگهدارندهٔ (self - propagating) ناقطبیشدن (که در طول جسم یاخته تکرار میشود) تکانهٔ عصبی را شکل میدهد. همینکه تکانهٔ عصبی از نقطهای میگذرد مجراهای +Na بسته شده و تلمبههای یونی گوناگونی فعال میشوند تا غشاء یاخته را بهسرعت به حالت استراحت برگردانند.
یاختهٔ عصبی به همهٔ گونههای یاختههای بافت عصبی گفته میشود. ولی گاهی منظور از یاختهٔ عصبی، تنها یاختههای انگیزشپذیر میباشد که یکی از گونههای یاختههای عصبی میباشند.
یاختههای عصبی را دو دسته یاخته که از دید ساختاری کاملا ناهمسان هستند تشکیل میدهند این دودسته یاخته عبارتند از:
- یاختههای انگیزش پذیر
- یاختههای انگیزش ناپذیر (نوروگلیها در بر گیرنده:آستروسیتها، میکروگلیالها، و الیگودندروسیتها) و یاختههای شوان نام برد.
نورون ها، اصلیترین یاختههای عصبی هستند. این یاختهها وظیفه ترارسانی دادههای عصبی را بردوش دارند. آنها این کار را از راه هدایت تکانههای الکتریکی انجام میدهند. نورونها از راه زائدههایی بنام دارینه دادهها را دریافت کرده و از راه زائدههای دیگری بنام آسه دادهها را به یاخته سپسین ترارسانی میکنند. جسم یاختهای نورونها، پریکاریوننام دارد.
این یاختهها تقسیم نمیشوند.
ویژگیها[ویرایش]
دارای بخش هایی بروی رشتهها (دندریت و آکسون) است که غلاف میلین نام دارد و جنس پروتئین و فسفولیپید است. نکته: قسمتهایی که غلاف میلین وجود ندارد گرههای رانویه نامیده میشوند. در رشتههای میلیندار پیام عصبی بسیار پرشتابتر ترارسانی میشود. (به صورت جهشی)
دستگاه عصبی آدمی دارای بیش از ۱۰۰ میلیارد نورون است. سیگنالهای ورودی از راه سیناپسها وارد نورون میشوند. این سیناپسها بیشتر روی دارینهها هستند، ولی بر روی جسم یاختهای نورون نیز وجود دارند. در انواعی از نورونها، ممکن است تا ۲۰۰ هزار تا از این ارتباطهای سیناپسی از رشتههای ورودی باشند.
پرسش های چهار گزینه ای زیست شناسی کنکور 1391 با سبک و سیاقی هم چون کنکورهای 5 سال اخیر و با چند ابتكار سنجيده طراحی شده بود.
از نوآوریهای کنکور امسال می توان به استخراج نکات از شکل های کتاب درسی و تبدیل آن ها با عبارات علمی استنباطی، استفاده هرچه بيش تر از جملههاي متن كتاب درسي كه توجه كمتري به آنها ميشد و طراحي سوالاتي به صورت تركيبي - مفهومي جديدتر از هر سال اشاره نمود.
الف) بودجه بندي كنكور:
در كنكور سال 91 از 50 سوال درس زيست شناسي 13 سوال از كتاب سال دوم (26%)، 20 سوال از كتاب سال سوم (40%) و 17 سوال از كتاب پيشدانشگاهي طراحي شده بود (34%).
20% سوالات (يعني 10 سوال) فقط از 4 فصل آخر كتاب زيست شناسي پيش دانشگاهي طراحي گرديده بود. قابل ذكر است سالهاي متوالي است كه اين رويكرد در كنكور سراسري وجود دارد.
ب) تيپ بندي سوالات:
1. 41 سوال (82%) كنكور به صورت جاي خالي طراحي شده بود.
2. ا گرچه فقط یک شکل در پرسش ها مشاهده شد، ولی گزینه های 9 سوال مستقیماً از شکل ها استخراج شده بود که این موضوع بیانگر اهمیت هرچه بیش تر شکل ها است.
3. 10 سوال (20%) به صورت ترکیبی بین فصل های کتاب های درسی زیست شناسی پایه های مختلف طراحی شده بود.
4. 6 سوال (12%) به صورت مقایسه ای بین دو یا چند موضوع مطرح شده بود. مانند:
مقایسه ی اسپورانژ کاهوی دریایی و ریزوپوس استولونیفر در سوال 193، مقایسه ی ویژگی های خانهی ششی و نایژک در سوال 191 مقایسه ی ویژگی های باکتری ها و قارچ ها در سوال 183 و .. .
5. 11 سوال (22%) بر اساس کلمههای قید دار« برخی، بعضی، بیشتر، هر، همهی، هیچکدام، بسیاری و ...» طراحی شده بود.
6. 3 سوال (6%) به صورت 5 گزينهاي طراحي شده بود ، منظور از 5 گزينه اي این است که طراح صورت سوال را مجهول طراحی کرده که بایستی اول صورت سوال
را معني كنيد ، سپس به خواندن گزينهها بپردازيد.
به مثالی در این مورد توجه کنید:
سوال 169) عامل مولد بيماري ذاتالريه ...........
در اين سوال ابتدا بايستي به ياد آوريد كه عامل مولد بيماري ذات الريه چه جانداري است تا بتوانيد سراغ گرينهها برويد.
7. 10 سوال (20%) به صورت فعل منفي در آخر سوال طراحي شده بود.
8. از مباحث ژنتيك (فصل 8 زيست سوم و فصل 5 زيست پيش دانشگاهي) به طور مجموع 4 سوال (8%) با سطح دشواري متوسط طراحي شده بود كه هم چون 2 سال اخير به سوي تعديل تعداد و سطح دشواري اين مباحث قدم برداشته شد.
نهانزادان:
چرخه زندگی خزه گیان(نهانزادان غیر آوندی):
- گیاه اصلی و شاخص در نسل گامتوفیت است که طولانی تر از نسل اسپوروفیت می باشد.
- گامتوفیت نر و ماده اغلب جدا از هم دیگرند و هر کدام دارای ریزوئید(ریشه مانند) ، زواید برگ سا و سلولهای تخصص یافته برای انتقال آب ، املاح و مواد غذایی می باشد.
- بر روی گامتوفیت نر ، اندام جنسی نر(آنتریدی) و بر روی گامتوفیت ماده ، اندام جنسی ماده(آرکگن) تشکیل میشود. داخل آنتریدی گامتهای نر(آنتروزوئید) دو تاژکی تشکیل میشوند. داخل آرکگن نیز یک گامت ماده(تخمزا)بوجودمی آید. تشکیل گامتها مثل سایر گیاهان حاصل تقسیم میتوز می باشد.
- در حضور رطوبت ، گامت های نر به طرف آرکگن شنا کرده و فقط یکی از آنها با گامت ماده در لقاح شرکت می کند و سلول تخم تشکیل میشود.
- از رویش سلول تخم روی گامتوفیت ماده ، اسپوروفیت تشکیل میشود. اسپوروفیت شامل پایه ، تار(میله) و کپسول(هاگدان) است و در تمام مراحل زندگی وابسته به گامتوفیت ماده است.
- داخل کپسول اسپوروفیت ، سلول های مادر هاگ (2n) با انجام تقسیم میوز به هاگ تبدیل شده و با شکفتن هاگدان به بیرون پخش میشوند.
- هاگ ها هم شکل می باشند(جور هاگ) و از رویش آنها ابتدا گامتوفیت نارس به نام پروتونما تشکیل شده و سپس به گامتوفیت رسیده تبدیل خواهد شد.
چرخه زندگی سرخس(نهانزادان آوندی):
- گیاه اصلی و شاخص در نسل اسپوروفیت است که شامل ریشه ، ساقه ی زیرزمینی(ریزوم) و برگ با دمبرگ دراز می باشد. اسپوروفیت جوان وابسته به گامتوفیت است و در حالت رسیده مستقل میشود(سبز و فتوسنتز کننده).
- روی اسپوروفیت در پشت برگهای تغییر شکل یافته به نام برگ شاخه یا اسپوروفیل ، اجتماعی از هاگدانها به نام هاگینه(سور) تشکیل میشود.
- داخل هر هاگدان سلولهای دیپلوئید به نام مادر هاگ با انجام میوز به هاگ تبدیل شده و با شکافتن جدار هاگدان(لایه مکانیکی) به بیرون پخش میشوند.
- هاگها هم شکل اند(جورهاگ) و از رویش هر کدام از آنها گامتوفیت دل مانند(پروتال) تشکیل میشود. پروتال به اندازه یک سانتی متر ، دارای ریزوئید ، سبز و فتوسنتز کننده است(اتوتروف و مستقل).
- پشت گامتوفیت آنتریدی و آرکگن تشکیل میشوند. آنتریدی دور از شیار و آرکگن نزدیک به شیار پروتال تشکیل میشوند. آنتریدی مولد آنتروزوئید های چند تاژکی است و داخل آرکگن گامت ماده تشکیل میشود.
- در حضور رطوبت گامت های نر به طرف آرکگن شنا کرده و با ترشحات گردن آرکگن جلب میشوند. یکی از آنها با تخمزا ترکیب میشود. حاصل آن تشکیل تخم دیپلوئید داخل آرکگن و روی پروتال است.
- از رویش تخم ابتدا اسپوروفیت جوان(وابسته به گامتوفیت) و سپس اسپوروفیت رسیده(مستقل از گامتوفیت) تشکیل میشود.
پیدازادان:
چرخه زندگی کاج(از بازدانگان):
- درخت کاج نسل اسپوروفیت است و شامل کلیه ی اجزای یک گیاه عالی از جمله دو نوع شاخه ، برگهای فلسی و سوزنی و مخروطها به غیر از گل و میوه می باشد.
- اندام های جنسی بصورت مخروط نر و مخروط ماده می باشند. مخروط های نر به شکل چند تایی و به رنگ نارنجی در نوک برخی شاخه ها تشکیل میشوند. هر مخروط ماده شامل یک محور و پولکهای چسبیده به آن است که به رنگ قهوه ای و درشت تر از مخروطهای نر هستند.
- پولکهای مخروط نر فشرده ترند و هر کدام در حکم یک پرچم می باشند. زیر هر پولک دو کیسه ی گرده قرار دارد و داخل کیسه گرده(هاگدان) سلولهای مادر هاگ(مادر میکروسپور) با تقسیم میوز هاگ نر(میکروسپور) تشکیل میدهند. میکروسپور با دو تقسیم متوالی میتوز به چهار سلول تبدیل میشود که عبارتند از دو سلول پروتالی ، یک سلول رویشی و یک سلول زایشی . همزمان با این تغییرات دو پوسته ی خارجی(اگزین) و داخلی(انتین) این چهار سلول را از خارج محصور کرده و دانه ی گرده را تشکیل میدهند. اگزین از انتین فاصله گرفته و بال دانه گرده را بوجود می آوردکه به انتشار آن کمک می کند. دانه های گرده یا گامتوفیت های نر از کیسه های گرده آزاد میشوند و بطور تصادفی به مخروط های ماده می رسند.
- روی هر پولک ماده دو تخمک تشکیل می شود. در سال اول تخمکها نرسیده اند و هرکدام شامل پارانشیم خورش ، یک پوسته و سوراخ سفت(میکروپیل) می باشند. در سال دوم ، یکی از سلولهای خورش به نام مادر مگاسپور با انجام میوز به چهار مگاسپور(هاگ ماده) تبدیل میشود که از چهار سلول فقط یکی باقی می ماند و سه تا از بین می روند. مگاسپور ضمن انجام میتوز به آندوسپرم یا گامتوفیت ماده تبدیل میشود. داخل آندوسپرم ، آرکگن و تخمزا تشکیل میشود.
- پس از گرده افشانی ، دانه های گرده در فضای بالای تخمک(اتاق دانه گرده) طی یک سال ، از رشد سلول رویشی لوله گرده را تشکیل میدهند. در هر لوله گرده از تقسیم سلول زایشی دو آنتروزوئید تشکیل میشود که یکی از آنها باقی مانده و در لقاح شرکت می کند. با وجود چند آرکگن ، تنها از تخمی که در یکی از آنها بوجود می آید ، رویان حاصل میشود.
- تخمک کاج پس از لقاح تبدیل به دانه میشود. هر دانه کاج از یک پوسته(2n) ، آندوسپرم یا ذخیره دانه(n) ، رویان(2n) و یک بال (2n) تشکیل شده است.
- نسل اسپوروفیت تنها در مرحله رویانی و در هنگام رویش به نسل گامتوفیت(آندوسپرم) وابسته است و در بقیه مراحل مستقل و همان گیاه اصلی است. نسل گامتوفیت کوچک و میکروسکوپی است و بر روی اسپوروفیت زندگی می کند.
توضیح : مواردی از گیاه اصلی که سلول های آنها دیپلوئیدند مثل خورش و بال دانه بصورت Aa و موارد هاپلوئید مثل هاگ ، سلول رویشی ، آنتروزوئید و تخمزا بصورت A یا a خواهند بود. پس از لقاح برای تخم و ذخیره ی دانه(لپه) و رویان احتمال تشکیل سه نوع ژنوتیپ وجود دارد (AA,Aa,aa).
چرخه زندگی نهاندانگان یا گیاهان گلدار :
- گیاه اصلی اسپوروفیت است و کلیه ی اجزای آن دیپلوئید می باشند. گامتوفیت بسیار کوچک و تحلیل رفته و روی اسپوروفیت تشکیل میشود.
- اندام جنسی نر یا پرچم ها میکرواسپوروفیل هستند که شامل بساک و میله می باشد. در برش بساک ، اپیدرم ، لایه ی مکانیکی ، پارانشیم ، بافت مغذی ، لایه زاینده(سلولهای مادر میکروسپور) و چهار کیسه گرده همراه با یک دسته ی آوندی وجود دارد. در جدار هر کیسه گرده سلول های دیپلوئید بنام مادر میکروسپور با انجام میوز به چهار میکروسپور نارس تبدیل میشوند. میکروسپور ها چسبیده به هم تتراد سلولی تشکیل میدهند. هسته ی هر میکروسپور با تقسیم میتوز به دو هسته و دو سلول تبدیل میشود و میکروسپور رسیده (دانه ی گرده ی رسیده) را تشکیل میدهد که همان گامتوفیت نر است. دانه ی گرده ی رسیده دارای دو دیواره و دو سلول است ؛ دیواره خارجی(اگزین) از جنس کوتین و دارای تزئینات که ناصاف است . دیواره داخلی(انتین) از جنس سلولز و صاف است که دو سلول رویشی و زایشی را در بر گرفته است.
- اندام جنسی ماده ی گل ، مادگی نام دارد. اجزای مادگی را برچه(مگاسپوروفیل) گویند. مادگی ممکن است ساده(از یک برچه) و یا مرکب(چندبرچه ای) باشد. هر برچه دارای سه بخش کلاله ، خامه و تخمدان است. کلاله دارای زواید و ترشحاتی برای پذیرش دانه ی گرده می باشد.تخمدان محل تشکیل تخمک یا تخمکها و خامه برای عبور لوله ی گرده است. تخمک از رشد جدار تخمدان حاصل میشود و دارای دو پوسته ، سفت و پارانشیم خورش است. یکی از سلولهای خورش بعنوان مادر مگاسپور(مادر هاگ ماده) با انجام میوز به چهار هاگ ماده هاپلوئید تقسیم می شود که فقط یکی از آنها باقی می ماند(سه سلول دیگر که کوچکترند از بین می روند). هسته ی هاگ ماده با انجام سه میتوز متوالی به هشت هسته تبدیل میشود که با هم کیسه ی رویانی(گامتوفیت ماده) را بوجود می آورند. این هشت هسته به هفت سلول تبدیل میشوند. سه سلول در طرف سفت که سلول وسطی تخمزا و سلول های کنار آن قرینه ها (سینرژید) نام دارند. سه سلول روبروی سفت آنتی پدال (متقاطر ها) گفته میشوند. دو هسته در وسط ، سلول دو هسته ای را تشکیل میدهند.
- پس از گرده افشانی و انتقال دانه ی گرده روی کلاله ، ترشحات کلاله باعث جذب و نگهداری دانه های گرده شده و سپس از رویش سلول رویشی لوله ی گرده حاصل میشود که داخل آن سلول زایشی تبدیل به دو آنتروزوئید می شود(میتوز).
- در نهاندانگان لقاح مضاعف است ؛ یکی از آنتروزوئید ها با سلول تخمزا ، تخم اصلی دیپلوئید را تشکیل میدهد. تخم اصلی منشاء رویان و اسپوروفیت جوان خواهد بود. آنتروزوئید دیگر با سلول دو هسته ای آلبومن(3n) را تشکیل میدهد که ذخیره ی دانه خواهد بود.
- پس از لقاح تخمک تبدیل به دانه و پوسته های تخمک به پوسته ی دانه تبدیل میشوند. در دانه ی رسیده ممکن است آلبومن جذب لپه ها شده و ذخیره ی دانه در لپه ها باشد. این دانه ها را بدون آلبومن گویند مثل حبوبات(عدس ، نخود و لوبیا). اگر دانه ی رسیده دارای آلبومن باشد آن را دانه ی آلبومن دارگویند دراین صورت آلبومن ذخیره ی دانه را تشکیل میدهد . مثل کرچک ، ذرت و گندم.
- با تشکیل دانه ، تخمدان آبدار شده و تبدیل به میوه میشود که دانه یا دانه ها داخل میوه پنهان هستند.
- از تقسیم سلول تخم اصلی رویان حاصل میشود. رویان دارای ریشه چه(ریشه رویانی) ، ساقه چه و جوانه ی اولیه یا ژمول است که همراه با یک یا دو لپه درون دانه را پر کرده است.
توضیح : مواردی از گیاه اصلی که سلولهای آنها دیپلوئیدند مثل خورش و پوسته ی دانه بصورتAa و موارد هاپلوئید مثل هاگ ، سلول رویشی ، آنتروزوئید و تخمزا بصورت A یا a خواهند بود . پس از لقاح برای تخم و ذخیره ی دانه(لپه) و رویان احتمال تشکیل سه نوع ژنوتیپ وجود دارد(AA,Aa,aa).
ژنهای خود سازگار در گیاهان :
از ژنهای چند اللی هستند که باعث آمیزش ناهمسان پسندانه میشوند.به این ترتیب که اگر دانه ی گرده روی کلاله ی مادگی قرار گرفت ، اللهای این ژن تعیین می کند که لوله ی گرده تشکیل بشود یا نه . می دانیم که سلول های دانه ی گرده هاپلوئید و کلاله دیپلوئیدند . اگر الل دانه ی گرده شبیه یکی از اللهای سلول های کلاله باشد امکان تشکیل لوله ی گرده وجود ندارد. دانه های گرده ای که اللی متفاوت با هریک از دو الل موجود در گیاه پذیرنده ی گرده را داشته باشند ، می توانند لقاح انجام دهند. در گیاهان دارای ژن خود ناسازگار مثل شبدر امکان خود لقاحی وجود ندارد و ژنوتیپ جنین هرگز نمی تواند مثل ژنوتیپ گیاه ماده باشد.
منبع
خون
خون يک بافت پيوندي است که ماده بين سلولي آن پلاسما ناميده مي شود.
خون از مغز استخوان منشاء ميگيرد. مهمترين اجزاء تشکيل دهنده خون عبارتند از:
۱) گلبولهاي قرمز يا Red blood cells
۲) گلبولهاي سفيد يا white cells
۳) پلاکتها يا PLATELETS
۴) پلاسما يا plasma
گلبولهاي قرمز , گلبولهاي سفيد ها , پلاکتها سلول هاي خون هستند که در مايع پلاسما شناورند.
● گلبولهاي قرمز Erythrocytes
این سلولها درهفته اول جنینی در کیسه زرده ساخته میشوند. از ماه چهارم تا آغاز ماه نهم در کبد, طحال و گره های لنفی و از ماه نهم تا ۵ سالگی در مغز استخوان کلیه استخوانها ساخته میشوند. از پنج سالگی به بعد این سلولها فقط در مغز استخوانهای پهن و برخی استخوانهای دراز متصل به تنه ساخته میشوند.
از ويژگي هاي مهم اين سلول ها عدم وجود هسته در آنهاست.
تعداد گلبول هاي قرمز در افراد متغير است در يک شخص طبيعي به طور متوسط حدود۵ ميليون گلبول قرمز در هر ميلي مترمکعب خون وجود دارد
گلبولهاي قرمز حدود ۴۴% حجم خون را اشغال مي کنند.
مهمترين عمل گلبولهاي قرمزدرخون حمل اکسيژن از ريه و رساندن آن به بافتها بدن است.
و در بازگشت حمل کربن دي اکسيد از بافتها و رساندن به ريه توسط گلبولهاي قرمز انجام ميشود.
● گلبولهاي سفيد يا لوکوسيت Leukocytes
گلبولهاي سفيد کار دفاع در برابر ميکروب ها, قارچ ها, ويروس ها وانگل ها را عهده دارند.
▪ گلبولهاي سفيد به دو گروه عمده تقسيم مي شوند.
۱) گرانولوسيت ها
۲) آ گرانولوسيت ها
مبناي اين تقسيم بندي بر اساس وجود يا عدم وجود دانه (گرانول) در سيتوپلاسم گلبولهاي سفيد استوار است.
▪ گرانولوسيت ها: در داخل سيتو پلاسم اين نوع گلبول هاي سفيد دانه وجود دارد.
نوتروفيلها Neutrophils - ائوزينوفيل ها Eosinophils - بازوفيل ها Basophils درگروه گرانولوسيت ها قرار دارند.
▪ نوتروفيلها Neutrophils : داراي هسته لبوله (چند لوبه) مي باشند توانائي بيگانه خواري دارند. سيتوپلاسم اين سلولها داراي گرانول هاي بسيار ظريف صورتي کم رنگ مي باشد.
نوتروفيلها در عفونت هاي حاد مانند آپانديسيت حاد درخون افزايش مي يابند .
▪ ائوزينوفيل ها:Eosinophils
داراي هسته دو لوبه است, سيتوپلاسم سلول حاوي دانه هاي نارنجي فراوان است.
تعداد ائوزينوفيل ها دربيماري حساسيتي وعفونت هاي انگلي درخون افزايش مي يابد
▪ بازوفيل ها:Basophils
کمترين درصد گلبولهاي سفيد را در يک گسترش خوني را دارا ميباشند . بازوفيل ها داراي دانه هاي درشت آبي تيره در سيتوپلاسم خود هستند.
اين دانه ها حاوي ماده هيستامين هستند. که نقش مهمي در واکنشهاي آ لرژيک دارند.آزاد شدن ماده شيميايي هيستامين در خون باعث ايجاد حساسيت وعوارض آن ازجمله التهاب و مخصوصا کهير در پوست مي گردد.
▪ آ گرانولوسيت ها
در سيتوپلاسم اين نوع گلبول هاي سفيد , دانه وجود ندارند. مثل : لنفوسيت ها ومونوسيت ها
▪ لنفوسيت ها :Lymphocyte
لنفوسيت ها داراي هسته يک پارچه بزرگ و گرد با کروماتين فشرده هستند . سيتوپلاسم لنفوسيت هاآبي روشن وبدون گرانول است.
لنفوسيت ها اولين سد دفاعي در برابر عوامل نفوذي به بدن از جمله باکتري ها ويروس ها قارچ ها محسوب مي شوند. لنفوسيتها در عقده هاي لنفاوي و در مغز استخوان بوجود مي آيند. لنفوسيت هابه دو گروه عمده تقسيم مي شوند .
۱) لنفوسيت هاي B که ازسلولهاي سازنده خود در مغز استخوان مشتق مي شوند . ودرتوليد آنتي بادي نقش دارند.
۲) لنفوسيت هاي T که لنفوسيت هاي وابسته به غده تيموس- هستند . لنفوسيت هايي که در اين غده تکامل يافته به سلول هاي تخصص يافته به نام لنفوسيت Tتبديل ميشوند.
لنفوسيت هاي T در ايمني ياخته اي مانند آلرژي د يررس , مقاومت در برابر عفونت هاي مختلف پس زدگي بافتها (رد پيوند ) وازبين بردن ياخته هاي سرطاني رل مهمي را ايفا مي کند.
▪ جاي غده تيموس : اين غده در بالاي قفسه سينه در جلوي ناي در (زير) پشت استخوان جناغ سينه قرار دارد.
▪ مونوسيت ها :Monocyte
مونوسيت ها بزرگترين گلبول سفيد در جريان خون است .
هسته اين سلولها کليوي شکل يا نعل اسبي ويا به شکل مغزاست , داراي شبکه کروماتين ظريف واسفنجي شکل است .سيتوپلاسم مونوسيت هاشبيه به شيشه مات به رنگ خاکستري داراي گرانول هاي ريز فلفلي است. سيتوپلاسم ممکن است حاوي واکوئل باشد.
▪ پلاکتها: ترومبوسيتها:PLATELETS
پلاکتها: در فرايند انعقاد خون نقش مهمي دارند. پلاکتها از تقسيم سيتوپلاسم مگاکاريوسيتها درمغز استخوان حاصل مي شوند. اندازه پلاکتها۴-۱ميکرون قطر دارند. تعداد نرمال پلاکتها حدود ۲۵۰ هزار عدد در ميلي متر مکعب خون است. طول عمر پلاکتها ۱۰-۷ روز مي باشد.
▪ مگاکاريوسيت Megakaryocyte
بزرگترين سلول در مغز استخوان مگاکاريوسيت Megakaryocyte , که ازتجزيه اين سلول پلاکتها ايجاد مي شوند .
● پلاسماي خون
اگر ۱۰ccخون از شخص طبيعي بگيريم و نمونه خون او را داخل يک لوله آزمايش تميز حاوي ماده ضد انعقاد بريزيم و سپس محتوي لوله را با ملايمت مخلوط کنيم و بعد لوله خون را داخل دستگاه سانتريفيوژ
( دستگاه گريز از مرکز) قرار دهيم و براي مدت ۵ تا ۱۰ دقيقه لوله حاوي خون را سانتريفيوژ کنیم و سپس لوله خون را مورد بررسي قرار دهيم, مي بينيم خون به سه قسمت تقسيم شده است, قسمت روئي (همان قسمت آبکي خون) که به رنگ زرد شفاف است, پلاسماي خون ناميده مي شود.
▪ ترکيبات پلاسماي خون
پلاسما ي خون۹۱ درصد آب دارد , ۷ درصد پروتئين دارد , ۲ درصد مواد شامل آمينو اسيدها , قندها, ليپيدها , هورمون ها از جمله اريتروپويتين وانسولين وغيره .الکتروليت ها شامل سديم و پتاسيم و کلسيم وغيره مي باشد .
منبع :فیزیولوژی گایتون- هال
دانش آموز محترم،هسته های دانش آموزی در حال تشکیل است.
لطفا سه نفر از دانش پژوهان غیر از پیش دانشگاهی را مطلع فرمایید تا اطلاعات خود را به شماره ی
09352114263 پیامک کنند.
خانه ی زیست شناسی
حرکت های تنجشی در گیاهان مقدمه یکی از تفاوتهای آشکار بین ما جانوران و خویشاوندان سبز رنگ دورمان (گیاهان) میزان جنبش و جابجایی ماست. ما پذیرفته ایم که هوش را از روی کارها بسنجیم، زیرا کارهایی که انجام می دهیم نشان می دهند که در مغز ما چه می گذرد. بنابراین چون گیاهان خاموش و بی جنبش به نظر می آیند و در یک جا ریشه دوانده اند، زیاد تیز هوش و زرنگ به نظر نمی رسند. اما گیاهان نیز جنبش دارند و به محرکهای پیرامون خود پاسخ می دهند. گیاهان با حساسیت چشمگیری دست کم 15 متغیر محیطی گوناگون را پیوسته بررسی می کنند آنهامی توانند این پیام های ورودی را پردازش کنند و با کمک دسته ای از مولکولها و راههای پیام رسانی خود را برای پاسخ درست آماده سازند. بنابراین توان محاسبه گری گیاهان بی مغز شاید به اندازه بسیاری از جانوران با مغزی باشد که ما می شناسیم. ساقه در حال رشد می تواند به کمک پرتوهای فرو سرخ نزدیکترین همسایه های رقیب خود را حس کند و پیامد کارهای آنها را پیش بینی کند و اگر لازم باشد به شیوه ای از رخ دادن آن پیامدها پیشگیری کند. مثلاً هنگامی که همسایه های رقیب نخل استیلت (Stilt) نزدیک می شوند. همه گیاه به سادگی جابجامی شود. ریزوم برخی گیاهان علفی با رشد کردن به سوی بخش بدون رقیب و یا سرشار از مواد غذایی جای خود را انتخاب می کنند. سس که نوعی گیاه انگل است، طی یک یا دو ساعت پس از نخستین برخوردش با گیاه میزبان، توانایی بهره برداری از آن را می سنجد. خلاصه اینکه گیاهان می توانند ببینند، بچشند، لمس کنند، بشنوند و ببویند. در این مقاله با گوشه هایی از رفتارهای هوشمند گیاهان و ساز و کارهای چگونگی رخ دادن آنها آشنا می شویم. دوری از سایه واکنش های ساقه های در حال رشد نسبت به همسایه های رقیب را مولکولهایی به نام فیتوکروم میانجی گری می کنند. فیتوکروم ها، گیرنده ها و حسگرهای نور در گیاهان هستند. هر فیتوکروم از یک بخش دریافت کننده نور و یک بخش دگرگون کننده پیام تشکیل شده است. بخش دریافت کننده نور ساختمان تتراپیرولی دارد و از راه اسید آمینه سیستئین به بخش دگرگون کننده که گونه ای پروتئین است، پیوند می شود. فیتوکروم در پاسخ به طول موجهای گوناگون نور، به شکل کارا و ناکارا در می آید. شکل ناکارا (pr) پس از جذب فوتونهای قرمز به شکل کارا (pfr) در می آید. Pfr که فوتونهای فروسرخ را بهتر دریافت می کند، در پاسخ به این طول موج ها به pr دگرگونه می شود. سازوکار فیتوکروم در نور خورشید، نسبت نور قرمز به فروسرخ نزدیک 1 به 2 است. اما در یک جامعه گیاهی این اندازه کاهش می یابد. زیرا رنگیزه های فتوسنتزی از جمله کلروفیل نور قرمز را جذب می کنند. تغییر در نسبت نور قرمز به فروسرخ شاخص قابل اطمینانی برای ارزیابی نزدیکی گیاهان رقیب است. در جامعه های فشرده پرتوهای فروسرخ که از برگهای گیاهان بازتاب می شوند یا پراکنده می شوند، پیام واضح و منحصر به فردی است که از نزدیکی رقیبان آگاهی می دهد. پس از درک نسبت پایینی ار نور قرمز به فروسرخ، گیاهی که از سایه دوری می گزیند (گیاه آفتاب پسند) بر رشد طولی خود می افزاید و اگر ترفندهایش کارگر افتند، جنبه های دیگر پاسخ دوری از سایه باعث شتاب گرفتن گلدهی در تولید پیش از زمان دانه می شوند تا شانس ماندگاری افزایش یابد. دانشمندان در آزمایشی گروهی از گیاهان را زیر فیلتری پرورش دادند که نسبت نور قرمز به فروسرخ را کاهش می داد و بنابراین پاسخ دوری از سایه را برمی انگیخت. این گیاهان نسبت به گیاهانی که زیر نور کامل خورشید می روییدند، رشد طولی بیشتری پیدا کردند. البته اندازه رشد طولی به اندازه آفتاب پسندی گیاه ارتباط دارد. گیاهان صحرایی نسبت به گیاهانی که به طور معمول در سایه درختان جنگل می روییدند، رشد طولی بیشتری پیدا کردند. فیتوکروم ها اغلب فعالیت پروتئین کینازی را از خود نشان می دهند. این مولکولها با پیوند زدن گروههای فسفات به پروتئین ها فعالیت آنها را تغییر می دهند. بر این اساس آنها با تغییر فعالیت پروتئین هایی که در تنظیم ژنها دخالت دارند، بر فعالیت آنها تائید می گذارند. ژنهای زیادی در گیاهان شناخته شده اند که از راه فیتوکروم در پاسخ به نور تنظیم می شوند. البته فیتوکروم ها بخشی از پاسخ های زیستی را از راه تغییرهایی در تعادل یونها در سلول پدید می آورند. در تکامل فیتوکروم ها توان درک نسبت نور قرمز به فروسرخ در نهاندانگان رشد چشمگیری پیدا کرده است. سرخس ها و خزنده ها به طور معمول با واکنش های بردباری به سایه، به انبوهی جامعه گیاهی پاسخ می دهند. بازدانگان تا اندازه ای واکنش های دروی از سایه را نشان می دهند. شاید تکامل توان شناسایی پیام های نوری که از گیاهان پیرامون بازتاب می شود، برای پیشرفت نهاندانگان تا وضعیت کنونی که در فرمانروی گیاهان حرف اول را می زنند، سرنوشت ساز بوده است. اگر فیتوکروم ها نبودند، هنوز هم گیاهان دوره کربونیفر ما را در بر گرفته بودند. فیتوکروم ها در آغاز در نیاکان پروکاریوتی گیاهان امروزی ایجاد شدند. به نظر می رسد در آنها به صورت حسگرهای نوری کار می کردند. شاید توانایی بی نظیر فیتوکروم ها در دگرگونه شدن به شکل های کارا و ناکارا در پاسخ به کیفیت نور، در پروکاریوتهای آغازین اهمیت کارکردی زیادی نداشته است، اما این ویژگی طی تکامل گیاهان خشکی، گزینش و اصلاح شده و به صورت حسگر پیچیده ای در آمده است که اهمیت آن با اهمیت بینایی در جانوران برابری می کند. به عبارت دیگر شاید بتوان فیتوکروم ها را چشم های گیاهان به حساب آورد.
به نام خدا
سام خیری زاده
کلاس دوم تجربی
مینیسک چیست؟
نوعی بافت لنفی-غضروفی است که در فضای داخل زانو بین استخوان های تشکیل دهنده ی زانو در بالا و پایین قرار دارد.
1-توضیع متناسب وزن و فشارهای وارده
2-لغزنده کردن سطوح مفصلی برای حرکت روان سطوح مفصلی بر روی یکدیگر
3-ایجاد تقارنبین سطوح مفصلی تشکیل دهنده ی زانو
4-تأمین پایداری زانو از طریق عمیق کردن سطح مفصلی پایین زانو میباشد
2-معمول ترین مکانیسم پارگی مینیسک آن است که در مینیسک های دارای کیست حاشیه ای یا دچار ضربات قبلی و یا دچار
ساییدگی با ضربه های کوچک پاره می شوند
3-ضایعات مادرزادی مینیسک که می تواند باعث پارگی با یک ضربه کوچک شود
آب آوردن زانو به چه معناست؟
سه تا پنج میلی لیتر مایع مفضلی می شود. حال اکر به علتی این بافت تحریک شود حجم مایع داخل زانو افزایش یافته و باعث تورم زانو، درد در زانو و محدودیت حرکت می شود. در این صورت می گوییم زانو آب آورده است.
چرا نباید با توپ پلاستیکی فوتبال بازی کرد؟
سوراخ های خارجی بینی Nostrils که روی منقار قرار دارد به سوراخ های داخلی بینی ارتباط پیدا می کنند. سوراخ های داخلی بینی Internal nares در بالای حفره ی دهانی واقع شده اند. در گلو و پشت زبان چاکنای Glittes و خشکنای (حنجره) Lavynx وجود دارد. چاکنای منفذ شکاف مانندی است که در سقف حلق جای گرفته است. خشکنای به لوله ی هوایی قابل خمیدگی به نام نای Trachea و از طریق آن با شش ها Lung ارتباط دارد. دیواره ی نای از حلقه های غضروفی تشکیل شده که باعث محکم شدن و مقاومت آن می گردد. نای به پایین گردن تا سوتک Voice box یا خشک نای زیرین (سیرنکس) Cyuinx یا عضو تولید صدا که ماهیچه ای است. صدایی که پرندگان تولید می کنند در اثر فشار هوایی است که با فشار از بین غشاء های موجود در دیواره سیرنکس عبور می نماید. خشکنای زیرین مانند نی به لرزه در آمده و می تواند به اندازه های مختلف کشش یابد و نوت های گوناگون ایجاد کند. از خشکنای زیرین نایژه ی کوتاهی Branchus به هریک از شش ها می رود. شش های پرندگان کوچک و سخت بوده و تقریبا غیر قابل ارتجاع یا کشش است. (خاصیت الاستیک ندارد) و به وسیله یبافت همبند در بخش پشتی قفسه ی سینه ی جانور به دنده ها مهره ها چسبیده است. از شش های پرندگان چندین کیسه ی هوا منشعب می شود که دیواره ی نازکی دارند و مابین برخی از اندام های داخلی، فضاهای پیرامون مهره های گردن و حفره های استخوان بزرگ کشیده می شود. شش ها به دنده ها چسبیده اند و در نتیجه ی حرکات مختصر ماهیچه های بین دنده ای، حرکت استخوان جناغ به سوی پایین و خم شدن دنده ها از اطراف باز می گردند. به این ترتیب هوا به داخل حفره های شش کشیده شده و در اثر انقباض مختصر فقسه سینه به خارج بر می گردد. به هنگام دم هوا به طرف نایژک ها و به داخل کیسه های هوایی هجوم آورده و سپس در بازدم در جهت عکس خارج می شود. این جریان تند هوا در شش ها و کنار مویرگ های ششی نشان دهنده ی اینست که پرندگان چگونه قادرند با وجود شش های کوچک و متراکم خود، زندگی و فعالیت کنند در حالی که می دانیم پرندگان به علت دمای زیاد بدن و فعالیت شدید زندگی از همه ی جانوران نیاز تنفسی بیشتری دارند. کیسه های هوایی نقش مهم و اساسی در انتقال دمای ناشی از انقباض ماهیچه ای، متابولیسم و سایر فعالیت های عضلانی به خارج را ایفا می کنند. در آزمایشات گوناگون دیده شده که چنانچه کیسه های هوایی از بدن پرنده برداشته شود، باز هم قادر به تنفس خواهد بود. و با وجود آنکه دمای بدن بالا می رود، به زندگی ادامه خواهد داد. ولی چنانچه اتصال هر دو شش را از دنده ها جدا کنند پرنده خیلی زود خواهد مرد. جالب است بدانیددستگاه تنفسی پرندگان
مهدی معطی، داود بلون علوم آزمایشگاهی
آب علاوه بر این که حلال مناسبی جهت انتقال ترکیبات مختلف در داخل و خارج سلول است، در تنظیم دما و pH مایعات بدن نیز نقش مهمی را ایفا می کند. آب به میزان ناچیزی هادی جریان الکتریسته است؛ چون به مقدار کم به یون تبدیل می شود.
اسید و باز
۱- تعریف برونشتد و لوری: اسید دهنده پروتون و باز گیرنده پروتون است.
۲- تعریف لوئیس: اسید گیرنده الکترون و باز دهنده الکترون است.
۳- تعریف آرنیوس: در محلول های آبی، اسید تولید H+ و باز تولید OH- می کند.
بافر (تامپون)
محلولی است که از یک اسید ضعیف و باز مزدوج آن (نمک آن اسید) تشکیل می شود که در برابر تغییرات pH مقاومت می کند.
متابولیسم آب در بدن
آب از مهم ترین ترکیبات حیاتی در بدن انسان می باشد. در یک فرد بالغ به طور متوسط ۶۰% وزن بدن را آب تشکیل می دهد که این مقدار با چربی موجود در بدن نسبت عکس دارد؛ به طوری که در افراد چاق، درصد آب بدن کمتر و در افراد لاغر، بیشتر است. با افزایش سن، درصد آب بدن کاهش می یابد. درصد آب موجود در بافت عضلانی از همه بافت ها بیشتر و در بافت چربی از همه بافت ها کمتر می باشد. درصد آب بدن مردان بیش از زنان است.
جذب روده ای، موجب تغییرات سریع در ترکیبات پلاسما می شود ولی آب میان بافتی، مانع از تاثیر مستقیم این تغییرات بر روس سلول ها می گردد.
حجم آب میانب افتی در ادم (خیز)، افزایش یافته، در حالت دهیدراتاسیون کاهش می یابد. این تغییرات باعث ثابت ماندن حجم آب داخل سلولی و پلاما می گردد.
روش های تعیین حجم آب بدن
۱- تعیین حجم آب تام
این عمل با تزریق ترکیباتی مانند آب سنگین (اکسید دوتریوم) با آب رادیواکتیو (اکسید تریتیوم) و سپس نمونه برداری از خون و تعیین میزان رقت اولیه، صورت می گیرد.
این ترکیبات از دیواره عروق عبور کرده، در تمام بدن انتشار می یابند ولی در بدن متابولیزه
نمی شود و دفع کلیوی آن ها نیز به کندی صورت می گیرد.
۲- تعیین حجم آب پلاسما
این عمل با تزریق ترکیباتی مانند آلبومین رادیواکتیو، گلبول قرمز رادیواکتیور و سپس نمونه برداری از خون و تعیین میزان رقت ماده اولیه، صورت می گیرد.
این ترکیبات قادر به عبور از دیواره عروق نیستند.
در آزمایشگاه خون شناسی؛ تغییرات درصد حجم آب پلاسما را توسط هماتوکریت تعیین
می نمایند (هماتوکریت: درصد حجم گلبول قرمز نسبت به حجم کل خون).
۳- تعیین حجم آب فضای خارج سلولی
این عمل با تزریق «اینولین» و سپس نمونه برداری از خون و تعیین میزان دقت ماده اولیه، صورت می گیرد.
اینولین از دیواره عروق عبور کرده، ولی نمی تواند از غشاء سلول عبور نماید و در بدن متابولیزه نمی شود و دفع کلیوی آن نیز کند می باشد.
۴- تعیین حجم آب داخل سلولی
میزان آب داخل سلولی تقریبا برابر با اختلاف آب تمام بدن و آب خارج سلولی است.
فشار اسمزی
هر گاه دو محلول با غلظت های متفاوت را توسط غشای نیمه تراوا از یکدیگر جدا سازیم، به طوری که مولکول های جسم محلول، قادر به عبور از غشاء نباشند، مولکول های آب از یک طرف غشاء به طرفی که غلظت جسم محلول بیشتر است، کشیده می شوند و فشاری ایجاد
می کنند که آن را فشار اسمزی می نامند. این فشار، برابر فشاری است که اگر جسم حل شده به صورت گاز می بود می توانست، در حجم اشغال شده توسط محلول، همان فشار را ایجاد کند.
عوامل تنظیم کننده حجم آب داخل سلولی، بین سلولی و پلاسما
عامل اصلی تنظیم حجم آب در این «سه» فضا، فشار اسمزی می باشد. فشار اسمزی مایعات بدن به ترتیب ناشی از عوامل زیر است:
۱- الکترولیت ها (کاتیون ها و آنیون ها)
۲- ترکیبات آلی با وزن مولکولی زیاد (پروتئین ها)
۳- ترکیبات آلی با وزن مولکولی کم (گلوکز، اوره، و…)
- الکترولیت ها چون به مقدار زیاد در مایعات بدن وجود دارند، مهم تر از «۲» گروه دیگر می باشند.
- فشار اسمزی کل پلاسما به فشار اسمزی تک تک ترکیبات بستگی دارد.
- Na+ و Cl- به ترتیب از مهم ترین کاتیون ها و آنیون های خارج سلولی (آب میان بافتی و پلاسما) می باشند.
- K+ و پروتئین ها (Pr-) و فسفات ها (H2PO4-/HPO42-) از مهم ترین کاتیون ها و آنیون های داخل سلولی می باشند.
به طور کلی در پلاسما، مجموع غلظت آنیون ها برابر مجموع غلظت کاتیون ها می باشد و این مقدار در حدود ۱۵۵ میلی اکی والان در لیتر ۱۵۵ است. ترکیب شیمییایی مایع داخل سلو.لی با مایع خارج سلولی متفاوت است.
پروتئین های خون بیشتر از غلظت پچروتئین های مایع بین سلولی می باشد. این اختلاف فشار در حدود ۲۴ میلیمتر جیوه (mmHg) است، چنان چه غلظت پروتئین های خون کاهش یابد، ادم ایجاد می شود.
فشار انکوتیک( فشار اسمزی موثر یا فشار کلوییدی) به فشار ایجاد شده در اثر پروتئین های پلاسما گفته می شود.
فشار هیدرواستاتیک
به فشار ایجاد شده در اثر ضریان قلب گفته می شود.
- تبادلات ترکیبات مختلف بین پلاسما و فضای بین سلولی به فشار انکوتیک، فشار هیدرواستاتیک و پدیده انتشار در این فضاها بستگی د ارد.
- ثابت نگه داشتن فشار اسمزی برای سلامتی بدن ضروری است، چون در اثر تغییرات آن عارضه ادم به وجود می آید.
دفع آب از بدن
روزانه حدود ۵/۲ لیتر آب از راه های گوناگون از بدن رفع می گردد:
۱- کلیه ها (ادرار)
۲- روده ها (مدفوع)
۳- ششها (بازدم)
۴- پوست (الف- تعریف، ب- تبخیر غیرمحسوس)
- اسهال، استفراغ و خونریزی منجر به از دست رفتن آب بدن می شود.
احتیاج روزانه بدن به آب
مقدار آب مصرفی روزانه، برابر با مقدار آب دفعی توسط بدن می باشد. بدن در هر شبانه روز به ۵/۱ تا ۵/۲ لیتر آب نیاز دارد که از طریق تغذیه و واکنش های متابولیک در بدن تامین می شود.
کنترل تعادل آب و الکترولیت ها در بدن
کلیه ها به طور عمده نقش مهمی در ایجاد تعادل آب و الکترولیت های بدن دارند؛ به طوری که ۹۹% آبی که وارد آن ها می شود، دوباره باز جذب می گردد. در لوله های خمیده نزدیک حدود ۸۵% آب باز جذب می گردد. بازجذب آب همراه یون های Na+ و Cl- توسط سیستم فعال پمپ سدیم صورت می گیرد. در لوله های خمیده دور که محل عمده کنترل مکانیسم دفع مواد از راه کلیه می باشد، حدود ۱۴% آب بازجذب می شود. بازجذب در لوله های خمیده توسط سیستم رنین- آنژیوتانسین صورت می گیرد. هورمون های آلدوسترون و ADH (وازوپرسین= آنتی دیورتیک) نقش موثری در این سیستم دارند. آلدوسترون در لوله های دور، باز جذب یون Na+ را به عهده دارد. ترشح این هورمون توسط سیستم رنین- آنژیوتانسین کنترل می شود.
هورمون ADH، بازجذب آب را در لوله های دور کلیوی به عهده دارد. این هورمون قابلیت نفوذپذیری لوله های خمیده دور را نسبت به آب افزایش می دهد و در نتیجه، بازجذب آب براساس فشار اسمزی صورت می گیرد.
کاهش فشار خون موجب ترشح آنزیم رنین می شود که این آنزیم باعث تبدیل آنژیوتانسینوژن به آنژیوتانسین I می گردد. آنژیوتانسین I توسط آنزیم پپتیداز به آنژیوتانسیت II فعال تبدیل می شود. آنژیوتانسین II موجب ترشح هورمون آلدوسترون و انقباض عروق خونی می گردد. ترشح آلدوسترون هم چنین توسط هیپرکالمی (افزایش پتاسیم خون) و هیپوناترمی (کاهش سدیم خون) نیز کنترل می شود.
اختلالات ناشی از متابولیسم آب و الکترولیت ها
اختلال در دفع آب و الکترولیت ها به صورت اختلال هورمونی و یا غیرهورمونی می باشد. اختلالات غیرهورمونی در خونریزی های شدید، اسهال، استفراغ و… و اختلالات هورمونی در پرکاری و یا کم کاری غدد فوق کلیوی و یا اختلال در هیپوفیز و هیپوتالاموس دیده می شود.
۱- بیماری آدیسون
ناشی از کم کاری قسمت قشری غدد فوق کلیوی می باشد که موجب کاهش ترشح آلدستورن می گردد.
- آلدسترون باعث بازجذب Na+ و دفع K+ می شود.
کم کاری قشر آدرنال غلظت آلدوسترون بازجذب Na+ و آب و باز جذب K+ در کلیه ها دفع Na+ و آب و دفع K+ از طریق ادرار.
۲- کوشینگ
سندرم کوشینگ ناشی از پرکاری قسمت قشری غدد فوق کلیوی است، ولی بیماری کوشینگ ناشی از افزایش ترشح ACTH می باشد.
ACTH با آدرنوکورتیکوتروپیک هورمون که توسط هیپوفیز قدامی ترشح می شود، محرک قشمت قشری غدد فوق کلیه است.
پرکاری قشر آدرنال غلظت آلدوسترون بازجذب Na+ و آب و باز جذب K+ در کلیه ها دفع Na+ و آب و دفع K+ از طریق ادرار.
۳- دیابت بی مزه
ناشی از کاهش ترشح ADH از هیپوفیز خلفی می باشد که در ضایعات هیپوتالاموس یا هیپوفیز دیده می شود.
تنظیم غلظت یون پتاسیم
پتاسیم در تنظیم فشار اسمزی و انقباضات عضلانی نقش دارد. کنترل غلظت K+ در کلیه ها با دفع و بازجذب K+ در لوله های دور کلیوی و در سطح بافت ها با ورود و خروج K+ از سلول به مایع میان بافتی، صورت می گیرد.
هیپرکالمی
بالا بودن غلظت یون K+ را در خون هیپرکالمی گویند که در نارسایی کلیوی و برخی از بیماری های قلبی دیده می شود.
درمان هیپرکالمی
تزریق بی کربنات سدیم (NaHCO3)
تزریق HCO3 غلظت H+ در خون ایجاد آلکالوز برای جبران خروج H+ از سلول و ورود به خون جهت حفظ تعادل یونی در سلول خروج K+ از خون و ورودی به سلول غلظت K+ در خون.
تنظیم pH خون و مکانیسم های دفاعی بدن در مقابل تغییرات pH
pH خون و مایعات بدن در اثر عوامل مختلف تغییر می کند. بدن به کمک عوامل تنظیم کننده دقیقی (الف- سیستم بافری خون، ب- ریه ها، ج- کلیه ها) در برابر این گونه تغییرات، مقاومت می کند.
الف- سیستم بافری خون
به طور طبیعی pH خون بین ۳/۷ تا ۵/۷ متغییر می باشد.
آلکالوز: افزایش pH به بیش از ۵/۷ را گویند.
اسیدوز: کاهش pH به کمتر از ۳/۷ را گویند.
اگر pH خون به کمتر از ۸/۶ و یا بیشتر از ۸/۷ برسد، خطر مرگ به دنبال دارد. سیستم های بافری که در خون وجود دارند، مانع تغییرات pH می شوند.
به طور عمده ۴ سیستم بافری در خون وجود دارد:
۱- بافر بیکربنات
مهم ترین بافر خون می باشد. در حالت طبیعی در خون نیست برقرار است.
در صورت ورود ترکیبات اسیدی و یا بازی این بافر به صورت زیر عمل می کند:
دفع ریوی :ورود ترکیبات اسیدی
دفع کلیوی :ورود ترکیبات قلیائی
۲- سیستم هموگلوبین- اکسی هموگلوبین
دومین سیستم تامپونی خون می باشد که در گلبول های قرمز وجود دارد.
:نزدیک حباب های ریوی
:نزدیک بافت ها
۳- پروتئین ها
پروتئین های پلاسما، بافر دیگر خون هستند و چون pH ایزوالکتریک آن ها کمتر از pH پلاسما است، در خون دارای بار منفی می باشند. این سیستم به دلیل غلظت کم، بافر مهمی در خون محسوب نمی شود، ولی به دلیل غلظت بالای آن در داخل سلول، مهم ترین سیستم بافری سلول می باشد.
۴- فسفات های دی بازیک (HPO42-) و مونوبازیک (H2PO4)
نقش مهمی در دفع ترکیبات اسیدی توسط ادرار دارند. بنابراین عمل آن ها در کلیه ها مهم تر از فعالیت آن ها در پلاسما می باشد.
(دفع از طریق ادرار) فرم مونوبازیک فرم دی بازیک: ورود ترکیبات اسیدی
(دفع از طریق ادرار) فرم دی بازیک فرم مونابازیک: ورود ترکیبات قلیایی
چون pK، ریشه فسفات برابر ۷ (نزدیک به pH فیزیولوژیک) است، این سیستم قویترین بافر در pH خون محسوب می گردد؛ ولی به علت غلظت کم آن در پلاسما عملا نقش مهمی را به عهده ندارد. بافر فسفات (H2PO4-/HPO42-) قویترین بافر داخل سلولی می باشد.
ب- تنظیم pH توسط ریه ها
ریه ها توسط دفع pH, CO2 خون را تنظیم می کنند. CO2 حاصل از کاتابولیسم سلولی از بافت محیطی به رگ ها منتقل شده، وارد گلبول قرمز می گردد. در گلبول قرمز CO2 با H2O ترکیب شده، تولید اسید کربونیک (H2CO3) می کند.گ این واکنش توسط آنزیم انیدرازکربونیک کاتالیز می شود. اسید کربونیک حاصل خود به خود به یون های H+ و HCO3-تفکیک می گردد. بیکربنات حاصل از تفکیک اسید کربونیک، وارد پلاسما گشته، برای ایجاد تعادل یونی، یون کلر (Cl-) از چلاسما وارد گلبول قرمز می شود. جابجایی یون کلر را «شیفت کلراید» نیز می نامند.
در مویرگ های مجاور بافت های محیطی به علت کمبود فشار اکسیژن قابلیت تفکیک HbO2زیاد می شود. از طرف دیگر بالا بودن غلظت، ۲، ۳-دی-فسفوگلیسیریک اسید (DPG) در نزدیک بافت ها منجر به رها شدن O2 به بافت ها می گردد. هموگلوبین در این حالت با H+ترکیب می شود. بیکربنات پلاسما توسط خون وریدی به ریه ها منتقل می شود و در نزدیک حباب های ریوی وارد RBC می گردد. با ورود بیکربنات به داخل RBC یون Cl- از RBC خارج می گردد و شیفت کلراید نیز برعکس مورد بالا دیده می شود.
در گلبول های قرمز نزدیک حباب های ریوی، فشار اکسیژن هوا بالا و نیز مقدار ۳،۲-دی فسفوگلسیریک اسید پایین است؛ لذا میل ترکیبی O2 با Hb افزایش می یابد. هموگلوبین در این حالت با O2 ترکیب می شود و H+ را آزاد می کند و مراحل عکس مورد بالا (گلبول های قرمز نزدیک بافت های محیطی)، صورت می گیرد.
H+ آزاد شده با HCO3- ترکیب شده و اسید کربونیک تولید می شود.
اسید کربونیک تولید شده، توسط «آنزیم انیدراز کربونیک» تفکیک می گردد و CO2 توسط بازدم دفع می شود. مقداری H2O نیز به علت کاهش فشار اسمزی (به دلیل شیفت کلراید به خارج از سلول) از گلبول های قرمز موجود در ریه ها خارج و وارد پلاسما می گردد.
- کوفاکتورآنزیم انیدراز کربونیک عنصر روی (Zn) است. این آنزیم توسط سیانید و استازولامید مهار می گردد.
- CO2 در خون به «سه» فرم انتقال می یابد:
۱- ۷۰% به صورت HCO3-
2- ۷% به صورت CO2 محلول
۳- ۲۳% به صورت کاربامینو هموگلوبین (ترکیب CO2 با هموگلوبین)
- افزایش عوامل زیر، باعث تجزیه اکسی هموگلوبین (HbO2) و آزاد شدن اکسیژن و کشیده شدن منحنی تجزیه اکسی هموگلوبین به سمت راست
می گردند:
۱- یون H+ (اثر بوهر)
۲- CO2
3- ۳،۳ دی فسفوگلیسیریک اسید (۲, ۳-DPG)
4- دما
ج- تنظیم pH توسط کلیه ها
کلیه ها با دفع یون H+ و بازجذب pH, HCO3- خون را تنظیم می کنند. هم چنین کلیه ها مسئول دفع K+ اضافی بدن و بازجذب یون های Na+ می باشند.
دفع یون H+
CO2 از طریق جریان خون، وارد کلیه ها گشته، در توبول های کلیوی، آنزیم انیدرازکربونیک، واکنش تشکیل اسید کربونیک را کاتالیز می کند. یون H+ ایجاد شده توسط کربونیک به صورت NH4+ یا NaH2PO4 از زریق ادرار دفع می گردد.
آمونیاک حاصل از کاتابولیسم سلولی سمی بوده، به صورت گلوتامین به کلیه ها، حمل
می گردد و آن جا در حضور آب و آنزیم گلوتامیناز تبدیل به اسید گلوتامیک و آمونیاتک
می شود. چون محیط کلیه ها مقداری اسیدی است، لذا آمونیاک به صورت (NH4+) دفع
می گردد.
۲- تشکیل یون دی هیدروژن فسفات
H+ در کلیه ها می تواند جانشین یون Na+ در ترکیب مونوهیدروژن فسفات دی سدیم گردد.
این عمل، منجر به یون H+ به صورت دی هیدروژن فسفات سدیم از طریق ادرار و بازجذب یون Na+ توسط کلیه ها می شود (بنابراین ادرار بیشتر حاوی فرم مونوبازیک فسفات است).
اختلالات ناشی از عدم تعادل اسید و باز در بدن
ریه ها و کلیه ها نقش مهمی در تعادل اسید و باز بدن دارند. در اختلالات تنفسی، دفع CO2توسط ریه ها مختل می شود و در اختلالات متابولیک غلظت HCO3- خون تغییر می کند. نسبت غلظت این دو ترکیب در خون به طور طبیعی می باشد.
در اسیدوز pH خون کاهش می یابد
در آلکالوز pH خون افزایش می یابد
در اختلالات غیرجبرانی pH خون تغییر می کند؛ ولی در موارد جبرانی، pH خون تغییر
نمی کند و اختلالات ایجاد شده، جبران می گردد. در موارد حاد و شدید، اختلالات به صورت غیرجبرانی و در موارد مزمن، اختلالات به صورت جبرانی می باشد.
اسیدوز تنفسی
به علت کاهش دفع ریوی CO2، غلظت آن در خون افزایش می یابد.
- در تهویه کم و ناقص، بیماری ذات الریه، مسمومیت با مرفین و احتقان ریه ها دیده
می شود.
اسیدوز تنفسی جبران نشده
برای جبران بازجذب HCO3- توسط کلیه ها افزایش یافته تا نسبت برقرار شود.
آلکالوز تنفسی
به علت افزایش دفع ریوی CO2 غلظت آن در خون کاهش می یابد.
- در تهویه زیاد، در هیجانات عصبی، ورزش های سنگین و مسمومیت با سالیسیلات دیده می شود.
pH خون غلظت CO2 خون دفع CO2
آلکالوز تنفسی جبران نشده
برای جبران، بازجذب HCO3- توسط کلیه ها کاهش می یابد تا نسبت برقرار شود (در اسیدوز متابولیک جبران شده غلظت CO2 و HCO3- خون کمتر از حد طبیعی
می باشد).
- در مسمومیت با «مونوکسیدکربن» به علت تشکیل کمپلکس پایدار HbCO، ظرفیت حمل اکسیژن توسط هموگلوبین کاهش می یابد، در نتیجه گلیکولیط سلولی به سمت تشکیل اسید لاکتیک کشیده می شود و اسیدوز متابولیک ایجاد می گردد.
آلکالوز متابولیک: غلظت HCO3- خون بالاتر از حد طبیعی می باشد.
- در استفراغ، مصرف داروها و غذاهای قلیایی مانند بیکربنات دیده می شود.
pH خون غلظت CO2 خون دفع CO2
برای جبران، دفع ریوی CO2 کاهش یافته تا نسبت برقرار شود (در آلکالوز متابولیک جبران شده، غلظت CO2 و HCO3- خون بیشتر از حد طبیعی است.
مسمومیت با سالیسیلات
در اثر مسمومیت با سالیسیلات در مراحل اولیه، دفع ریوی CO2 افزایش یافته، آلکالوز تنفسی ایجاد می شود؛ برای جبران، بازجذب HCO3- کلیوی کاهش می یابد. در اثر کاهش بیش از HCO3- اسیدوز متابولیک ایجاد می گردد.
حساسیتهای فصلی در فصل در بهار یکی از شایع ترین بیماری هایی است که به صورت سالانه بر روی زندگی افراد بسیار زیادی تاثیر می گذارد. از نشانه های بروز این حساسیت می توان به : سوزش گوش و چشم ، آبریزش بینی و مشکلات پوستی اشاره کرد. در این مطلب قصد داریم تا شما را با راههایی به منظوره مقابله با این حساسیت آشنا کنیم. 1_ یکی از دلایل اصلی بروز حساسیت در فصل بهار حرکت گرده گل ها و درختان در محیط است که به کمک باد به نقاط مختلف حمل می شود. به منظور در امان ماندن از این گرده ها سعی کنید تا در زمانی که در منزل و یا محیط کار حضور دارید حتی المکان درب ها و پنجره ها را باز نگاه دارید. 2_ بر اساس تحقیقات به عمل آمده از سوی کارشناسان مشخص شده است که میزان گرده افشانی در صبح بیشتر از زمان های دیگر است و افرادی که دچار آلرژی فصلی هستند حتی المکان از بودن در فضای باز در این ساعات خودداری کنند. 4_ سعی کنید تا در صورت امکان هر شب یک بار دوش بگیرید. این دوش گرفتن باعث می شود تا گرد و غبار به عنوان عامل حساسیت از بین برود. 5_ سعی کنید تا با رعایت نظافت و تمیز کردن خانه به صورت منظم از تجمع گرد و غبار که می تواند به شدت یافتن نشانه های حساسیت کمک کند جلوگیری کنید. 6_ در زمانی که در حال حرکت با اتومبیل هستید شیشه های اتومبیل را بالا داده و سعی کنید تا از سیستم تهویه خودروی خود استفاده کنید. 7_ با وجود عمل به این توصیه ها ممکن است که شما همچنان با علائم حساسیت درگیر باشید. در این صورت به پزشک مراجعه کرده و از داروهای مناسب استفاده کنید.
3_ لباس های خود را به منظور دور ماندن از گرده ها به طور مرتب تکان داده و بشویید. این کار از تماس پوست شما با عوامل حساسیت زا جلوگیری می کند.
باشگاه خبرنگاران
نفرون به واحدهای کارکردی کلیه گفته میشود. نفرون لوله پیچیدهای است که از یک لایه بافت پوششی که در یک پایانه بستهاست و در پایانه دیگر به درون لگنچه باز میشود، ساخته شدهاست. تعداد نفرونها در انسان پس از تولد افزایش نمییابد اما درازای نفرون در دوره رشد بیشتر میشود. هر نفرون از کپسول بومن، لوله پیچیده نزدیک، لوله هنله، لوله پیچیده دور و مجرای جمع کننده ساخته شدهاست.
رونگاره و شمای کلیه.
۱. بافتهای مخروطی کلیوی
۲. سرخرگهای میان بافتی
۳. سرخرگ کلیوی
۴. سیاهرگ کلیوی
۵. ناف کلیه
۶. لگنچه کلیوی
۷. میزنای
۸. فرورفتگی فرعی
۹. کپسول کلیوی
۱۰. بخش پایینی کپسول کلیوی
۱۱. بخش بالایی کپسول کلیوی
۱۲. سیاهرگ میان بافتی
۱۳. نفرون
۱۴. فرورفتگی فرعی
۱۵. فرورفتگی اصلی
۱۶. برآمدگی کلیوی
۱۷. ستون برتین یا ستون کلیوی
در هر دقیقه ۵۰۰ سی سی پلاسما وارد نفرون شده و تنها ۱۰۰ سی سی از آن پالایش میگردد. با نگرش به این که در همین مدت تنها کمتر از ۱ سی سی ادرار پایه ریزی میگردد، بنابراین بیشتر از ۹۹٪ از آبی که وارد کپسول بومن شدهاست، در عمل باز جذب به خون بازگشت داده میشود. مهمترین عمل کلیهها در انسان و پستانداران دفع مواد نیتروژن دار مانند اورهاست. نفرونها میتوانند اوره را تا صد برابر در ادرار افزایش دهند. ولی اگر میزان آن در ادرار به ۵ درصد برسد فرآوری مسمومیت میکند.
چگونگی پایه ریزی ادرار در نفرون [ویرایش]
تراوش گلومرولی: بخشی از پلاسما که از گلومرول میگذرد، از غشای کپسول بومن پالایش میشود. در پالایه گلومرولی، سلول خونی، درشت مولکولها و پروتئین وجود ندارند. همچنین در این مرحله هیچ گونه گزینشی در اندرشدن مواد به درون کپسول بومن انجام نمیشود. بلکه تراوش تابع فشار هیدروستاتیک و درشتی یا ریزی مولکولها میباشد.
باز جذب: در این مرحله که در محل شبکه دوم مویرگی صورت میگیرد، مواد مورد نیاز بدن همانند آب، گلوکز و اسید آمینه دوباره به خون برگشت داده میشوند. این عمل را باز جذب مینامند.
تراوش: افزون بر جذب دوباره، لولههای نفرونی میتوانند تراوش نیز انجام دهند. در این کار برخی از مواد بدست سلولهای پوسته لولههای نفرون تراوش میگردد. کراتینین، پتاسیم و هیدروژن از این مواد هستند. کراتینین یک ماده نیتروژن دار است و از تجزیه کراتین موجود در سلولهای مغزی و عضلانی بوجود میآید.
تراوش کراتی نین به ویژه از دید بررسی کار کلیهها اهمیت دارد. هیدروژنی که به چرایی فرآوری اسید در اعمال متابولیسمی ایجاد میشود، اگر در مایعات بدن انباشته شود فرآوری اسیدوز مینماید. پتاسیم گرچه از لولههای ابتدایی نفرون جذب دوباره میگردد، در لولههای انتهایی به ادرار تراوش میشود و از بالا رفتن غلظت آن در مایعات بیرون سلولی که خطرناک است جلوگیری مینماید.
بنمایهها [ویرایش]
محسن خلیلی. فیزیولوژی کلیه. چاپ تهران. دیباج، ۱۳۸۹. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۲۸۷-۴۴-۸.
كليه ها اعضائي هستند كه هر كدام از آنها حدود 150 گرم وزن دارند و در طرفين ستون مهره هاي پشتي قرار گرفته اند. كليه ها را مي توان از اعضاء مهم و اصلي بدن دانست زيرا چندين كار فيزيولوژي با ارزش را انجام مي دهند كه به قرار زير مي باشد:
1) روزانه دو هزار ليتر خون از سيستم فيلتراسيون كليه ها عبور مي نمايد كه از اين مقدار در 24 ساعت، 180 ليتر فيلتره مي شود. 2) كليه ها در هورمون سازي بدن مشاركت مي كنند. 3) در كار خون سازي بدن كليه ها نقش مهمي بازي مي كنند. 4) كليه ها محل دفع سموم و مواد زائد بدن و ميكربها و مواد شيميائي و مقدار اضافي آنتي بيوتيكها هستند. در دوران گذشته انسانها از يك بيماري دردناك رنج مي بردند كه بعد ها با كوشش فراوان پزشكان معلوم شد علت اين در نقطه اي از بدن شخص جيست و از كجا سرچشمه مي گيرد. تاريخچه تشخيص سنگ هاي كليوي از روي كشفيات اخير در قبور مصري ها به 8000 سال قبل از ميلاد ميرسد. از زمانهاي پيش معلوم شده است كه سنگ كليه ( ادراري ) در كشورهاي مختلف و همچنين مناطق بخصوصي بيشتر يافت و ديده شده است و تمامي اينها بستگي به نوع مصرف غذا و رژيم غذائي ، آب و هواي هر كشور و منطقه دارد. بطور مثال در قسمت هاي جنوبي چين سنگ هاي كليوي ( ادراري) شيوع بيشتري نسبت به قسمتهاي شمالي داشته است. در پنجاب واقع در قسمت شمالي هندوستان سنگهاي ادراري شيوع نسبتا زياد دارد در صورتيكه درمناطق جنوبي كمتر ديده شده. تنها محلي در دنيا كه سنگ كليه ( ادراري ) بندرت در ساكنين آن محل ديده شده است جزيره اي به نام بانتا واقع در آفريقا است.
لازم به ذكر است كه علاوه بر دستگاه كليوي ( ادراري ) ، سنگ را در قسمتهاي ديگر بدن نيز مي توان ملاحظه كرد مانند: كيسه صفرا ، پانكراس ، پروستات و همچنين در غدد بزاقيرسوبات سنگي ديده مي شود.
1- سنگ مثانه در نوع هاي مختلف از نوع تركيبي فسفات كلسيم و اگزالات كلسيم
2- سنگ هاي مثانه به شكلهاي تمشكي ، صاف و خازدار
3- شاخ گوزني - عنكبوتي از نوع تركيبي اگزالات كلسيم و تريپل فسفات
4- سنگهاي مثانه به شكل تمشكي از نوع تركيبي اسيد اوريك و اگزالات كلسيم
5- سنگ كليه از نوع تركيبي تريپل فسفات
6- سنگهاي مثانه به شگلهاي صاف از نوع تركيبي فسفات كلسيم ، اسيد اوريك و اورات
بزرگترين سنگي كه تابحال در جراحي ها در دنيا گزارش شده است به وزن يك ونيم كيلو گرم سنگيني داشته كه از مثانه بيماري در آورده شده است.
چه عواملي در بدن انسان سبب تشكيل سنگ مي شود؟
1) اختلالات مادرزادي مانند انسداد مادرزادي مجاري ادراري.
2) عفونتهاي دستگاه ادراري
3) كم آبي بد ن و زياد از حد مصرف نمودن مواد غذائي مختلف
4) آشاميدن آبهاي سنگين مانند آب چاهها، چشمه ها كه املاح آهكي فراوان دارند.
5) عدم تحريك بدن در اشخاصي كه بمناسبت شغلي و يا عدم ورزش كردن و يا افرادي كه فعاليت جسماني كمتري دارند، سنگ در دستگاه ادراري آنها ساخته مي شوند.
6) اشخاصي كه در مناطق گرمسيري و يا بعلت شغلي كه در محيط با گرماي بيش از حد سرو كار و اقامت دارند در اثر تعريق بيش از حد اين افراد غلظت ادراري فراواني دارند و سنگ در كليه هايشان تشكيل ميشود.
7) عوامل ارثي هم در تشكيل سنگ ها دخيل هستند.
برای دیدن تصاویر به ادامه ی مطلب بروید....
تعطیلات، فرصتی مناسب برای در کنار هم بودن و جشن گرفتن می باشد. اما برای برخی افراد، زمانی برای افزایش وزن و چاق شدن می باشد. بر طبق انستیتوی سلامتی، غذا خوردن در تعطیلات می تواند باعث افزایش وزن شود.
در تعطیلات عید، شما و خانواده تان می توانید از رژیم متعادل و سالم استفاده کنید.
هیچ غذایی خوب یا بد نیست، بلکه عادات غذایی خوب یا بد می باشد. بیایید یک نگاهی به راهنمای هرم غذایی بیاندازیم. غلات، میوه جات، سبزیجات، لبنیات، گوشت بدون چربی، مرغ، ماهی و حبوبات در این هرم وجود دارند.
رژیم متعادل با استفاده از این هرم غذایی، می تواند انرژی مورد نیاز بدن را تأمین کند، ذخیره و بازسازی بدن را انجام دهد، استرس را دور کند و همچنین تغییرات روحی را کنترل نماید.
این هرم غذیی نشان می دهد که حتی می توانید غذاهای چرب و شیرین را بخورید، اما به مقدار کافی. میوه و سبزجات که محتوی مقدار بسیار زیادی ویتامین و املاح می باشند را هم مصرف کنید.
در واقع افزایش وزن در تعطیلات به علت زیاده روی در مصرف چربی و شیرینی جات است.
کنترل کنید!
قبل از تعطیلات، وعده های غذایی کوچک و به مقدار کم مصرف کنید. غذاهایی که دارای مقدار زیادی پروتئین می باشند، مانند مرغ و پنیر، کمک می کنند تا غذای کمتری در روزهای آینده مصرف کنید. رژیم های سفت و سخت در این ایام می تواند بعدها افزایش وزن قابل توجهی در شما ایجاد کند.
شمایی که می خواهید اندامی متناسب با وزن و قد خود داشته باشید، این نکته را از یاد نبرید که نباید مقدار زیادی نوشابه بنوشید، زیرا نوشابه ها فاقد ماده مغذی می باشند. نوشابه ها محتوی مقدار زیادی کافئین و شیرین کننده هستند. کافئین و شیرین کننده ها در شیرینی های عید وجود دارند و باعث اختلال بیش فعالی (hyperactivities) در کودکان می گردند.
اگر در این ایام مهمان دارید، بهتر نیست با غذاهای سالم از قبیل، میوه و سالاد و سبزیجات از مهمان خود پذیرایی کنید؟
می توانید به جای سس از مخلوط آب لیمو و ماست و روغن زیتون برای سالاد خود استفاده کنید.
بهتر است قبل از دادن شیرینی به مهمان خود، به او میوه تعارف کنید تا جلوی افزایش وزن خود و مهمانتان را بگیرید.
به جای شیر پرچرب از شیر کم چرب استفاده کنید. در پخت غذا از روغن کمتری استفاده کنید.
برای مشاهده ی تمام مقاله به ادامه ی مطلب بروید............
با تشکر از اعضای محترم وبلاگ زیست شناسی که ما را در بروز رسانی این وبلاگ یاری مینمایند.
شایان به ذکر است که مطالب گروه بندی شده اند.
محمد شوشتری زاده
تعطیلات، فرصتی مناسب برای در کنار هم بودن و جشن گرفتن می باشد. اما برای برخی افراد، زمانی برای افزایش وزن و چاق شدن می باشد. بر طبق انستیتوی سلامتی، غذا خوردن در تعطیلات می تواند باعث افزایش وزن شود.
در تعطیلات عید، شما و خانواده تان می توانید از رژیم متعادل و سالم استفاده کنید.
هیچ غذایی خوب یا بد نیست، بلکه عادات غذایی خوب یا بد می باشد. بیایید یک نگاهی به راهنمای هرم غذایی بیاندازیم. غلات، میوه جات، سبزیجات، لبنیات، گوشت بدون چربی، مرغ، ماهی و حبوبات در این هرم وجود دارند.
رژیم متعادل با استفاده از این هرم غذایی، می تواند انرژی مورد نیاز بدن را تأمین کند، ذخیره و بازسازی بدن را انجام دهد، استرس را دور کند و همچنین تغییرات روحی را کنترل نماید.
این هرم غذیی نشان می دهد که حتی می توانید غذاهای چرب و شیرین را بخورید، اما به مقدار کافی. میوه و سبزجات که محتوی مقدار بسیار زیادی ویتامین و املاح می باشند را هم مصرف کنید.
در واقع افزایش وزن در تعطیلات به علت زیاده روی در مصرف چربی و شیرینی جات است.
کنترل کنید!
قبل از تعطیلات، وعده های غذایی کوچک و به مقدار کم مصرف کنید. غذاهایی که دارای مقدار زیادی پروتئین می باشند، مانند مرغ و پنیر، کمک می کنند تا غذای کمتری در روزهای آینده مصرف کنید. رژیم های سفت و سخت در این ایام می تواند بعدها افزایش وزن قابل توجهی در شما ایجاد کند.
شمایی که می خواهید اندامی متناسب با وزن و قد خود داشته باشید، این نکته را از یاد نبرید که نباید مقدار زیادی نوشابه بنوشید، زیرا نوشابه ها فاقد ماده مغذی می باشند. نوشابه ها محتوی مقدار زیادی کافئین و شیرین کننده هستند. کافئین و شیرین کننده ها در شیرینی های عید وجود دارند و باعث اختلال بیش فعالی (hyperactivities) در کودکان می گردند.
اگر در این ایام مهمان دارید، بهتر نیست با غذاهای سالم از قبیل، میوه و سالاد و سبزیجات از مهمان خود پذیرایی کنید؟
می توانید به جای سس از مخلوط آب لیمو و ماست و روغن زیتون برای سالاد خود استفاده کنید.
بهتر است قبل از دادن شیرینی به مهمان خود، به او میوه تعارف کنید تا جلوی افزایش وزن خود و مهمانتان را بگیرید.
به جای شیر پرچرب از شیر کم چرب استفاده کنید. در پخت غذا از روغن کمتری استفاده کنید.
تعادل را حفظ کنید
اغلب اوقات، افراد بعد از تعطیلات دچار افزایش وزن می شوند. بنابراین برای جلوگیری از چاقی در این ایام، چه باید کرد؟
برخی از غذاها بسیار خوشمزه هستند و شما را وسوسه می کنند که از آن غذا بخورید. دراین مواقع چه باید کنید؟ بخورید یا نه؟
می توانید از آن غذا بخورید، اما به مقدار کم. در بشقاب مقدار کمی از آن غذا را بریزید و از خوردن آن لذت ببرید.
شما باید غذاهایی را مصرف کنید که بدن برای تأمین انرژی و فعالیت، به آن ها نیاز دارد. دسرها و شیرینی ها هر چند خوشمزه می باشند، اما جزو وعده های غذایی نیستند. پس از آنها کم میل کنید!
شما هنگامی دارای یک رژیم غذایی متعادل هستید که در وعده های غذایی خود میوه و سبزی را جای دهید.
چه نوشیدنی هایی را باید مصرف نمود؟
بسیاری از آب میوه ها دارای کالری و فاقد فیبر غذایی می باشند. بهتر است از آب و نوشابه های رژیمی استفاده کنید.
در تعطیلات چه کاری باید کرد تا چاق نشویم؟
1- سه وعده غذای اصلی را بخورید و هیچ کدام را حذف نکنید.
2- غذا بخورید، اما به مقدار کم. در مهمانی ها و جشن ها، انواع و اقسام غذاهای خوشمزه وجود دارد. شما یکی از آن غذاها را که خیلی هوس کرده اید، در بشقاب خود به اندازه کم بریزید و از خوردن غذاهای دیگر جداً خودداری کنید.
3- آرام غذا بخورید. غالباً افرادی که سریع غذا سریع می خورند، به معده خود اجازه نمی دهند احساس سیری را اعلام کند! هر لقمه ای که در دهان خود می گذارید، مزه مزه کنید و از غذای خود لذت برید. با این روش معده ی شما فرصت دارد تا غذا را با آرامش هضم کند.
4- بعد از هر وعده غذایی، پیاده روی کنید.
5- حتماً در هر وعده غذایی، سبزیجات را فراموش نکنید.
6- اگر در مهمانی دعوت شدید، به صاحب خانه پیشنهاد دهید که من یک غذای کم کالری درست می کنم و آن را با خود می آورم. با این کار، شما نه تنها میزبان را خوشحال کرده اید، بلکه مهمان هایی که به تناسب اندام خود اهمیت می دهند، از غذای شما می خورند و لذت می برند.
7- و یا اگر به مهمانی دعوت شدید، قبل از رفتن، می توانید یک میان وعده کوچک از سبزیجات و میوه جات میل کنید. با این کار اشتهای خود را کم کرده اید.
8- در محل سرو غذا ننشینید. اگر شما کمی دورتر از آن محل باشید، غذای کمتری می خورید.
9- از غذاهای حاضری و انواع فست فودها پرهیز کنید. این نوع غذاها دارای چربی فوق العاده زیادی می باشند. به سرعت آماده و فریز می شوند و به طور کلی برای بدن خطرناک هستند.
10- واقع بین باشید. سعی نکنید رژیم سخت بگیرید، بلکه هدفتان این باشد که بعد از تعطیلات همان وزن قبلی خود را داشته باشید.
11- در ذهن خود هرم غذایی را رسم کنید و ببیند چه غذاهایی مفید و سالم هستند.
12- اگر قبل از تعطیلات، ورزش می کردید، در طول این مدت نیز به ورزش خود ادامه دهید. اما اگر ورزش نمی کردید، در این دوران حتماً ورزش کنید.
ورزش، استرس را کم می کند و از اضافه وزن جلوگیری می کند.
از تعطیلات خود لذت ببرید. برنامه ای برای ورزش کردن خود تنظیم کنید. سعی کنید غذاهایتان سالم باشد. این کارها را انجام دهید، تا بعد از تمام شدن تعطیلات، بدن و ذهنتان از شما تشکر کنند.
اگر شما در غذا خوردن و ورزش کردن جدی باشید، مطمئن باشید که تعطیلات خوبی را خواهید داشت.
با تشکر از اعضای محترم وبلاگ زیست شناسی که ما را در بروز رسانی این وبلاگ یاری مینمایند.
شایان به ذکر است که مطالب گروه بندی شده اند.
محمد شوشتری زاده
ـ چه وقت به پزشک مراجعه کنیم: |
۱. با وجود احساس شدید نیاز به ادرار کردن، مقدار کمی ادرار دفع میشود. |
۲. تکّرر ادرار، سوزش ادرار، درد، یا ناراحتی همراه با احساس دفع ادرار است. |
ـ احساس دفع ادرار نشانهٔ چیست: |
اجبار به دفع ادرار مانند خوابآلودگی یا گرسنگی است. ولی گاهی فشار وادار به رفتن به دستشوییتان میکند اما ادراری دفع نمیشود یا بسیار کم است. معمولاً چیزی مانع جریان ادرار شده یا مجرای ادرار را تحریک کرده است. در حالت عادی، دستور تخلیه با اجازهٔ مثانه صادر میشود که یک کیسهٔ تو خالی است و ادرار از کلیهها به آن میریزد. وقتی مثانه پر شود، پیامی به مغز میفرستد تا دستور تخلیه ادرار بدهد. |
اما بعضی تحریککنندهها میتوانند مثانه را گول بزنند. الکل، نوشیدنیهای کافئیندار مثل قهوه و چای مثانه را تحریک میکنند. تنش یا اضطراب هم شبکهٔ عصبی را گمراه کرده و ممکن است احساس نیاز به دفع ادرار را القا کند. |
عفونتها هم مجاری ادراری را تحریک کرده و از علل شایع احساس دفع ادرار هستند. عفونت چه کلیه را گرفتار کند یا مثانه، میزراه، مهبل، یا پروستات، به هر حال، یا تولید ادرار را تحریک میکنند یا احساس نیاز به دفع آن را. عفونتها سوزش ادرار هم دارند. یک عفونت کمتر شناخته شده به نام التهاب بینابینی مثانه احساس تقریباً مداوم نیاز به دفع ادرار را همراه با درد و ناراحتی بهوجود میآورد. |
یبوست هم میتواند جریان ادرار را بند آورد. راست روده مجاور مثانه است. گاهی نیاز به ادرار کردن دارید، ولی پر بودن راست روده مانع دفع آن میشود. سنگ کلیه، سنگ مثانه، و بزرگ شدن پروستات هم جریان ادرار را بند میآورند. در این حالت، مثانه کاملاً تخلیه نشده و زود دوباره پر میشود. اگر این مشکل درمان نشود، دفع ادرار بسیار سخت شده و بیاختیاری را بهدنبال دارد. |
ـ درمان احساس رفع ادرار: |
اگر قرار باشد با هر احساس دفع ادرار به دستشوئی بروید، بهزودی حجم مثانه را کوچک کرده و احساس دفع را بیشتر خواهید کرد. بنابراین، باید راه حل دیگری پیدا کرد. خود را شل کنید. گرچه عجیب بهنظر میرسد، ولی وقتی فشار دفع ادرار دارید، سعی در مقاومت با آن نکنید. در عوض خود را شل کنید. با این کار فشار انقباضی ماهیچههای روی مثانه را برداشته و از احساس فشار آن میکاهید. وقتی احساس دفع میکنید، بنشینید و با چشمان بسته چند نفس عمیق بکشید. اما مواظب باشید ماهیچههای لگن را که مسئول جلوگیری از بیاختیاری ادرار هستند شل نکنید. |
اسفنکتر را محکم کنید. همان پیامی که اسفنکترهای لگنی را محکم میکند، مثانه را هم شل میکند. ظرف یک دقیقه احساس دفع ادرار موقتاً برطرف میشود. یادداشت کنید. با یادداشت کردن آنچه که میخورید و زمان احساس دفع ادرار میتوانید خوارکیهائی را که باعث احساس فشار میشوند پیدا کرده و آنها را از برنامهٔ غذائی حذف کنید یا کمتر بخورید. |
عفونت را درمان کنید. خوردن آنتیبیوتیک به مدت چند روز عفونتی را که احتمالاً باعث احساس دفع ادرار شده است برطرف میکند. پزشک آنتیبیوتیک لازم و مقدار مصرف آن را تجویز میکند. |
وقتی یک نوشابه می خوریم:
۱۰ دقیقه بعد :
۱۰ قاشق چایخوری شکر وارد بدنتان میشود. میدانید چرا با وجود خوردن این حجم شکر دچار استفراغ نمیشوید؟ چون اسید فسفریک، طعم آن را کمی میگیرد و شیرینیاش را خنثی میکند.
20 دقیقه بعد:
قند خونتان بالا میرود و منجر به ترشح ناگهانی و یکجای انسولین میشود. کبدتان شروع میکند به تبدیل قند به چربی تا قند خون، بیشتر از این بالا نرود.
40 دقیقه بعد :
حالا دیگر جذب کافئین کامل شده؛ مردمکهایتان گشاد میشود، فشار خونتان بالا میرود و در پاسخ به این حالت، کبدتان قند را به داخل جریان خون رها میکند. گیرندههای آدنوزین مغز حالا بلوک میشوند تا از احساس خوابآلودگی جلوگیری کنند.
45 دقیقه بعد :
ترشح دوپامین افزایش پیدا میکند و مراکز خاصی در مغز، که حالت سرخوشی ایجاد میکنند، تحریک میشوند. این همان مکانیسمی است که در مصرف هروئین منجر به ایجاد سرخوشی میشود.
بعد از 60 دقیقه :
اسید فسفریک موجود در نوشابه، داخل روده کوچک، به کلسیم، منیزیم و روی میچسبد. متابولیسم بدن افزایش پیدا میکند. میزان بالای قند خون و شیرینکنندههای مصنوعی، دفع هرچه بیشتر کلسیم را از طریق ادرار باعث میشوند.
مدتی بعد :
کافئین در نقش یک داروی مدر (ادرارآور) وارد عمل میشود. حالا دیگر کلسیم و منیزیم و رویی که قرار بود جذب بدن شود، بیش از پیش از طریق ادرار دفع میشود و به همراه آن مقادیر زیادی آب، سدیم و دیگر الکترولیتها نیز از دست میرود.
مدتی بعدتر :
کمکم آن غوغایی که در بدنتان ایجاد شده بود فروکش میکند و نوبت به افت قند میرسد. در این مرحله یا خیلی حساس و تحریکپذیر میشوید یا خیلی کرخت و بیحال. حالا دیگر تمام آن آبی را که از طریق نوشابه وارد بدن خود کرده بودید، دفع کردهاید؛ آبی که میشد به جای اسید و کافئین و شکر، حاوی مواد مفیدی برای بدنتان باشد. تا چند ساعت بعد اثر کافئین هم از بین میرود و شما هوس یک نوشابه دیگر میکنید.
نوشابهخورترین ملت جهان
سرانه مصرف نوشابههای گازدار در ایران ۴۲ لیتر است. با مقایسه این آمار با آمار دیگر کشورهای جهان به این نتیجه وحشتناک میرسیم که ما در سرانه مصرف نوشابههاى گازدار مقام اول را در جهان پیدا کردهایم. برای این که بیشتر وحشت کنید، بد نیست بدانید که:
-میانگین مصرف نوشابههای گازدار در دنیا برای هر فرد 10 لیتر است.
- در بیست سال اخیر، مصرف نوشابه هاى گازدار در کشور، نزدیک به ۱۵ درصد رشد داشته است.
- طبق آمار، ۹۰ درصد کودکان ۲۴ ماهه تا ۱۲ ساله کشورمان، روزانه حداقل یک بار پفک و نوشابه مصرف کردهاند.
- 25 درصد از کودکان ایرانى به نوعی با سوءتغذیه دستبهگریبانند.
- یکسوم از مرگومیرهای کشور به علت بیماریهای قلبیعروقی است که یکی از عوامل اصلی بروز آن، تغذیه غلط است
یازده خاصیت نوشابه ها:
________________________________________
همه ما شنيدهايم كه نوشابههای گازدار برای سلامتی مضر است.
اما آيا میدانيد:
- در بسياری از ايالتهای آمريكا، مامورين پليس راه دو گالن كوكاكولا در صندوقعقب ماشينشان دارند تا در صورت تصادف رانندگی، خون را با كمك آن از جاده پاك كنند ؟
- اگر تكهای از گوشت گاو را در يك كاسه كوكاكولا قراردهيد، پس از دو روز ناپديد میشود.
- برای تميز كردن توالت: يك قوطی كوكاكولا را داخل كاسه توالت بريزيد و يك ساعت صبر كنيد ، سپس با آب پر فشار بشوييد. اسيد سيتريك موجود در كوكاكولا لكهها را از سطوح چينی میزدايد.
- برای برطرفكردن لكههای زنگ از سپر آبكرم كاری شده اتومبيل ؛ سپر را با يك تكه كاغذ (فويل) آلومينيوم مچالهشده آغشته به كوكاكولا بساييد.
- برای تميز كردن فساد قطبهای باتری اتومبيل ؛ يك قوطی كوكاكولا را روی قطبها بريزيد تا با قليان كردن، آن را تميز كند.
- برای شل كردن پيچ و مهرههای زنگ زده ؛ تكهای پارچه را كه در كوكاكولا خيس شده است برای چند دقيقه بر روی پيچ و مهره قرار دهيد.
- برای پختن گوشت ران آبدار ؛ يك قوطی كوكاكولا را داخل ماهیتابه خالی كنيد، گوشت را لای كاغذ آلومينيوم بپيچيد و داخل ماهیتابه بپزيد. سی دقيقه قبل از اتمام پخت، كاغذ آلومينيوم را باز كنيد، و آب گوشت را با كوكاكولای داخل ماهیتابه مخلوط كنيد تا سس قهوهای رنگ عالیای به دست آيد.
- برای پاك كردن چربی از لباسها ؛ يك قوطی كوكاكولا را داخل ماشينلباسشويی پر از لباسهای چرب خالی كنيد، پودر لباسشويی اضافه كنيد و ماشين را روی دور عادی روشن كنيد. كوكاكولا به تميز شدن لكههای چربی كمك میكند.
- كوكاكولا همچنين بخار آب را از روی شيشه جلوی اتومبيل تميز میكند. (در مناطق سرد و مرطوب، گاهی اوقات شيشه جلوی اتومبيل از بيرون بخار میكند كه با برفپاككن پاك نمیشود. )
و جهت اطلاع شما:
- ماده موثر كوكاكولا اسيد فسفريك با PH برابر 2.8 است. اسيد فسفريك ناخن را در مدت حدود ۴ روز حل میكند. همچنين كلسيم را از استخوانها میزدايد و عامل اصلی افزايش روزآفزون پوكی استخوان است.
- برای حمل محلول كوكاكولا (محلول غليظ شده) ، كاميونهای حامل بايد از علامتهای ويژه 'مواد خطرناك' كه برای حمل مواد بهشدت خوردنده در نظر گرفته شده است استفاده كنند. (يك دستگاه از این کامیونها - چندی پیش در سد قشلاق اطراف سنندج كه آب شرب اين شهر را تامين میكند، سقوط كرد. )
- توزيعكنندگان كوكاكولا بيش از ۲۰ سال است كه از كوكاكولا برای تميز كردن موتور كاميونهای خود استفاده میكنند.
حالا يك سوال: يك ليوان آب ميل داريد يا كوكاكولا؟
برخی پژوهشگران عقیده دارند که بیماری هوچکین در اثر مقابله دستگاه دفاعی بدن در برابر یک تحریک خارجی مثل یک ویروس، ایجاد میشود. بیماری هوچکین در کشورهای در حال توسعه که در آنها افراد جامعه تا زمان بلوغ تماس فراوانی با عوامل عفونتزا داشتهاند، کمتر دیده میشود ولی در کشورهای توسعهیافته صنعتی که در آنها کودکان تا سن 10 سالگی با بیماریهای شایع اطفال تماس نداشتهاند، بیماری هوچکین شیوع بیشتری دارد. با این حال دانش ما راجع به علت بیماری هوچکین هنوز ناکافی است. پژوهشها نشان دادهاند که نقص ایمنی (ارثی یا اکتسابی) میتواند باعث تشدید بیماری هوچکین شود.
چون علت بیماری هوچکین نامعلوم است، در حال حاضر پیشگیری از آن امکانپذیر نیست ولی تشخیص زودهنگام بیماری هوچکین و درمان مناسب، نتایج خوبی به همراه دارد.
معمولاً اولین علامت در بیماری هوچکین ، پیدا شدن غدد لنفاوی بزرگ و بدون درد است که معمولاً در گردن و گاه در زیر بغل یا کشاله ران دیده میشوند، قوام لاستیکی دارند و بدون چسبندگی به یکدیگر هستند. این غدد لنفاوی گاه در هنگام استحمام یا اصلاح کردن موهای بدن کشف میشوند. غدد لنفاوی ممکن است در اثر عفونتها یا بیماریهای دیگر، غیر از بیماری هوچکین نیز بزرگ شوند، ولی غده لنفاوی که بیش از یک ماه بزرگ بماند، چه دردناک باشد چه نباشد، باید توسط پزشک معاینه گردد. غده لنفاوی عفونی معمولاً دردناک است.
گاه علایم دیگری نیز در فرد مبتلا به بیماری هوچکین دیده میشود که عبارتند از:
» تب طول کشیدهای که علت آن مشخص نیست.
» عرق شبانه توجیهناپذیر، گاه این تعریق آنقدر زیاد است که بیمار مجبور به تعویض ملحفه میگردد.
» خارش بدن
» دردهای غیرطبیعی پشت یا شکم
» کاهش وزن غیرطبیعی
» زردی چشمها و پوست
» احساس کسالت
» کمخونی
» خونریزی گوارشی
» تنگی نفس
این علایم در بیماریهای دیگری غیر از بیماری هوچکین نیز شایع است ولی در صورت بروز این علایم، برای از دست ندادن شانس تشخیص زود هنگام بیماری هوچکین، باید به پزشک مراجعه کرد.
بیشتر موارد بیماری هوچکین بویژه اگر در مراحل اولیه شناسایی گردد، قابل درمان است. بنابراین برای کشف احتمالی غدد لنفاوی بزرگشده، گردن، زیر بغل و کشاله ران خود را بهطور منظم معاینه کنید.
پس از مراجعه به پزشک، وی تاریخچه کاملی از وضعیت پزشکی فرد تهیه میکند. آنگاه معاینه پزشکی به عمل خواهد آمد. اگر حالت غیرطبیعی در گره لنفاوی مشاهده نماید، آن گره لنفاوی برداشته میشود و در زیر میکروسکوپ مطالعه میگردد. این آزمایش مشخص خواهد کرد که ضایعه خوشخیم یا بدخیم است.
اگر نتیجه نمونه برداری مشخص کند بیماری هوچکین است، آزمایشهای تکمیلی زیر انجام میشود:
» پرتونگاری قفسه سینه
» آزمایش خون
» لنفانژیوگرافی: به معنی تزریق ماده حاجب به داخل سیستم لنفاوی و سپس تهیه رادیوگرافی از آن که نشاندهنده وضعیت سیستم لنفاوی و میزان گسترش بیماری در آن است.
» سیتی اسکن شکم
» آزمایش مغز استخوان
» نمونه برداری از اعضای داخل شکم برای نشان دادن گسترش بیماری به این اعضا
ممکن است انجام تمام این بررسیها در یک فرد لازم نباشد. تصمیمگیری درباره بررسیهای لازم، توسط پزشک معالج صورت خواهد پذیرفت.
تعیین احتمال بهبودی (پیشآگهی) و همچنین انتخاب شیوه درمان، به مرحله استقرار بیماری (بیماری در یک ناحیه متمرکز است یا در بدن منتشر شده است)، اندازه ناحیه بزرگ شده، نتایج آزمایشهای خونی، نوع علایم بیماری، سن و جنس بیمار و وضعیت عمومی وی بستگی دارد.
ذاتالریه عفونتی است که منجر به التهاب و پرشدن فضاهای داخل ریه و مجاری هوایی از مایع میگردد. به دنبال ایجاد عفونت، گلبولهای سفید به طرف ریهها حرکت میکنند تا با عفونت مبارزه نمایند. اما این جریان منجر به بروز اختلال در عملکرد اصلی ریه یعنی دریافت اکسیژن از هوا و انتقال آن به سیستم گردش خون میگردد.
یک هفته پس از آغاز بیماری در حدود یک سوم از بیماران دچار افزایش تعداد گلبولهای سفید خون میشوند. دوره بیماری بین چند روز تا یک ماه و گاهی هم بیشتر ادامه خواهد داشت.
علت بیماری
میکروبهای متفاوتی عامل ذات الریه هستند. اگرچه بعضی از این میکروبها شایع و تشخیص آنها آسان است، اما در مواردی تشخیص عامل بیماری بسیار مشکل میباشد. عفونت ریه میتواند در اثر باکتری ،ویروس یا قارچ ایجاد شود. در اغلب موارد باکتریها عامل اصلی ایجاد بیماری هستند.
منشا عفونت
عوامل عفونی معمولا در ریه افراد سالم وجود ندارند. گاهی اوقات آنها توسط جریان خون به ریهها میرسند، ولی اغلب همراه با نفس کشیدن توسط قطرات ریز آب موجود در هوای تنفسی به ریهها منتقل میشوند.
فرد دچار عفونت، با عطسه و سرفه میکروارگانیسم ها را وارد هوا میکند. برخی از میکروارگانیسم ها خصوصا ویروسها همراه تنفس وارد ریه میشوند. بعضی از میکروب هایی که به طور معمول در حلق افراد زندگی میکنند بی ضرر هستند. در صورتی که شخص به هر علت از جمله به علت ابتلا به ویروس، ضعیف شده باشد این میکروب ها به درون ریهها راه مییابند.
علائم بیماری
ذاتالریه بسته به عامل ایجادکننده میتواند علائم مختلفی داشته باشد. تب، درد قفسه سینه، سرفه، کاهش اشتها و ضعف علائم اصلی بیماری هستند.
سرفه در ابتدا ممکن است خشک باشد، اما یک تا دو روز بعد سرفه خلطدار میشود. خلط معمولا زرد رنگ است و ممکن است رگههای خونی داشته باشد.
تنفس بیمار سریع و سطحی میشود و ممکن است بیمار به نفس نفس زدن بیفتد. در موارد شدید اکسیژن رسانی کاهش مییابد و ممکن است علائم کمبود اکسیژن در فرد بروز کند.
تنفس عمیق یا سرفه ممکن است منجر به ایجاد درد عمقی در قفسه سینه شود. این علامت ممکن است نشان دهنده گسترش عفونت به پرده پوشاننده ریهها باشد.
پیشگیری
- سیگار نکشید. از آنجایی که افراد سیگاری بیش از همه در معرض خطر ابتلا به این بیماری هستند، ترک سیگار مهمترین عامل پیشگیری از این بیماری میباشد.
- از تماس با افراد مبتلا به عفونتهای تنفسی خودداری کنید.
- از مواجهه با سرما یا خیس بودن در هوای سرد خودداری کنید.
- تغذیه مناسب به خصوص در کودکان عامل مهمی در پیشگیری از عفونتهای ریه است.
- درمان به موقع عفونتهای ساده تنفسی، احتمال عفونت ریه را کاهش میدهد.
- ویتامینهای تازه به خصوص ویتامین C مصرف کنید.
- سالخوردگان و کودکان کم سن بهتر است در محلهایی که احتمال آلودگی در آنها بیشتر است حضور نیابند.
- خودسرانه دارو به خصوص آنتیبیوتیک و داروهای کورتوندار مصرف نکنید.
- اگر مبتلا به بیماریهای مزمن هستید، حتما برای پیشگیری با پزشک مشورت کنید.
افراد در معرض خطر
هر چند همه ممکن است به این بیماری مبتلا شوند، با این وجود برخی افراد استعداد بیشتری برای ابتلا به این بیماری دارند. در راس این افراد باید از سیگاریها نام برد.
افراد در سنین بسیار بالا و بسیار پایین (نوزادان و افراد مسن) نیز سیستم دفاعی ضعیفتری دارند و شانس ابتلایشان بیشتر است.
کسانی که به هر دلیل سیستم ایمنی بدنشان ضعیف شده است (مثل مبتلایان به ایدز، کسانی که داروهایشیمیدرمانی استفاده میکنند) نیز جزیی از این دسته محسوب میشوند.
کسانی که مبتلا به بیماریهایی تضعیفکننده مقاومت بدن نظیر بیماریهای قلبی، سرطان، سل، نارسایی احتقانی قلب،دیابت، یا بیماریهای مزمن ریوی هستند نیز باید بیشتر مراقب خود باشند.
افرادی که طحال آنان برداشته شده است نیز در معرض خطر بیشتری هستند.
درمان
درمان بیماری کاملا با توجه به علت آن انجام میشود. گاهی بیمار به صورت سرپایی درمان میشود و گاهی نیاز به بستری شدن در بیمارستان دارد. البته در اکثر بیماران درمان این عفونت در منزل انجام میگیرد.
مصرف داروهای ضد باکتری، ضدویروس یا ضد قارچ به صورت خوراکی یا تزریقی، فیزیوتراپی قفسه سینه و در مواردی اکسیژن، درمانهای اصلی بیماری محسوب میشوند.
برای درد خفیف، تب و احتقان ممکن است از داروهایی نظیر استامینوفن یا قطرههای بینی، اسپریها یا قرصهای ضداحتقان استفاده شود.
بیماران میتوانند از یک دستگاه مرطوبکننده با بخار سرد برای مرطوب کردن هوا استفاده کنند.
برای تخفیف درد سینه میتوان از یک بالشتک گرمکننده یا کمپرس گرم بر روی قفسه سینه استفاده کرد.
منابع:
سایت رسمی پروفسور سلطان زاده ، متخصص نوزادن و کودکان
سایت شفا
جام جم
پزشکان توصیه میکنند برای کمک به تخلیه ترشحات ریوی (خلط)، بیمار سرفه کند و تنفس عمیق بکشد.
دستگاه لنفاوی | |
---|---|
پراکنش دستگاه لنفاوی در بدن | |
لاتین | systema lymphoideum |
دستگاه لنفاوی(به انگلیسی: Lymphatic system) در مهره داران وجود دارد و از لولههای لنفاوی و گرههای لنفی مثل طحال و لوزهها تشکیل شدهاست. در انسان این دستگاه در سیستم ایمنی بدن، جذب و انتقال چربی و جذب آب میان بافتی کارکرد دارد.
رگ های لنفی آوران [ویرایش]
مویرگ های لنفی همواره به داخل رگ های لنفی بزرگتر تخلیه می شوند. این رگ های لنفی، دریچه هایی برای اطمینان از جاری شدن یک طرفه ی مایع لنفی به خارج از بافت ها و به اطراف گره های لنفی دارند، و از این نظر مانند سیاه رگ ها عمل می کنند. امّا مویرگ ها دریچه های بیشتر و نیز دیواره های نازک تری دارند. چون رگ های لنفی ممکن است باکتری ها را از محل بافت عفونی زه کشی کنند، احتمال دارد گاهی اوقات در مسیر رگ لنفی خطی از التهاب را ببینیم. این ویژگی کلینیکی اساسی است و ممکن است نشاندهنده ی پخش عفونت باشد.
رگ های لنفی وابران[ویرایش]
رگ هایی که آب میان بافتی را از گره های لنفی به جاهای دیگر حمل می کنند، وابران نامیده می شود. از آن جایی که آب میان بافتی با عبور از گره ی لنفی تصفیه می شود، دایماً استریل است. رگ های لنفی وابران به هم می پیوندند تا رگ های تخلیه کننده ی بزرگ تر که تنه ها نامیده می شوند را به وجود آورند. تنه ها از طرف راست قفسه ی سینه، بازوی راست و قسمت راست گردن به یکدیگر ملحق می شوند و مجرای لنفاوی راست را تشکیل می دهند و محتویات خود را به سیاه رگ زیر ترقوه ی راست که دقیقاً زیر ترقوه قرار دارد، تخلیّه می کنند.
گره های لنفی
گره های لنفی در سراسر بدن وجود دارند ولی بیشتر در زیر بغل و کشاله ی ران جا گرفته اند. هم چنین شمار زیادی از گره های لنفی داخلی در قفسه ی سینه و شکم وجود دارند.